اردیبهشتیم

ساخت وبلاگ
<strong>اردیبهشتیم</strong> رخم سرخ وگلگون بود صدای خنده هام گاهی قهقه بود عاشق بهار بودم من زاده بهارم میان بهشت اردیبهشت عاشق بوی نم بارانت ای بهار و گلهای وحشی کنارجوی هاوبابونه و لاله روستایی وباد که به موهای چتریم میخورد ولقمه های پنیر مادرم که خوشمزه ترین مزه دنیابود عاشق اینکە لباس کوردی قرمزم را بپوشم وکوە به کوه بروم در پس خیال اما...چه یاد آوری دوری چه خاطرات گنگ وقدیمی الان بیست و سه سالمه خیلی دورم از تو جوانی خیلی دور هیچ فصلی رنگ نداـرد نه پاییز خان خانان نه زمستان موسپیدنه بهاریراق سبز نه تابستان هندوانە ای باسوز گرم آفتاب مو طلایی اش من فقط منتظرم منتظر گذر روزهای دلتنگی دیگر نمیخوام معجزە ای اتفاق بیفتد فقط اعجاز سکوت است هم درد است و هم درمان چون از درون میسوزی و از بیرون بانویی باوقار و پختەرا همه میبینند هیچ کس نمیداند چقد این بانو سوخت تا پخت شود پختە شود و در آستانە جوانی جوانی را نخواهد کرد

کسب درامد از فروش فایل

تبلیغات

کسب درامد از فروش فایل

تبلیغات

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 396 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:53