راز بر لب تیغ در گلو خلط می شد زندگی بر لبه ی تیغدر جَدَل های سکوت سامرست مدام در کوچ لاری از سلوک در بی مرزی معنا تا گسست رها / بند بند با هندوی تن ها! بارقه ی چشمان هیپنوتیزم
شاعر:الا شريفيان (آناهیدا)
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 181 تاريخ : پنجشنبه 2 ارديبهشت 1400 ساعت: 22:45