روانشناسی شعر 2

ساخت وبلاگ

روانشناسی شعر 2 بنام حضرت دوست خدای حس و درک و شعور و شعر

احساس به فرایند نسبتاً منفعلی اشاره دارد :
آنچه گیرنده های بدن هنگام قرار گرفتن در معرض تحریک تشخیص می دهند

در حالیکه ادراک فعال است :وقتی درک می کنیم، آنچه را می بینیم سازماندهی و تعبیر می کنیم

اغلب پژوهشگران پردازش اطلاعات فرض می کنند که ما اطلاعات را در سه قسمت سیستم ذهنی برای پردازش نگه می داریم.: ثبت کننده حسی(sensory register) حافظه فعال یا کوتاه مدت (working memory) و حافظه ی بلند مدت(long term memory).
ابتدا اطلاعات وارد ثبت کننده حسی می شوند جاییکه دیدنی ها و شنیدنی ها مستقیماً بازنمایی می شوند . بازنمایی ذهنی .هر چند پیاژه (نظریه پرداز مشهور رشد )ظهور بازنمایی ذهنی را 18 ماهگی می داند اما پژوهشهای جدید آن را در 6 هفتگی نیز در کودک مشاهده کرده اند. کودک چیزی را که روز قبل دیده در ذهنش کپی بر می دارد و فردا تقلید می کند. کودک تصویر ذهنی ساخته است.
قبل از یادگیری صحبت کردن، بازنمایی فقط تصویری است و بعد کلمات کمک می کنند به بازنمایی و تثبیت در حافظه وپس از آن می توانند خاطره و تصویر را نقل کنند.
به اطراف خود نگاهی بیندازید و بعد چشمان خود را ببندید .تصویری از آنچه که دیدید برای چند ثانیه دوام می آورد ولی ناپدید می شود مگر اینکه از راهبردهای ذهنی برای نگهداشتن آن استفاده کنید. تا وارد حافظه شود.
لطفن از حسگرهایتان درست استفاده کنید. راهبردهای ثبت اطلاعات در حافظه و عوامل ایجاد نقص و اختلال در آن را بشناسید.

می توانید فقط یک ثبت کننده حسی و توصیفگر کلامی باشید
می توانید از حافظه تان هم استفاده کنید و با تجمیع اطلاعاتتان شعر بگویید
می توانید پنجره ای باز کنید از حس و حافظه به درکی جدید
شعر دوست عزیزم پریسا سراجی (از شاعران سایت) را ببینید ترکیب حس و درک
چه جای تعجب
پوست می کنیم از خیار بیچاره سرش را
و خردش می کنیم
گاهی می شکنیم کمرش را
و اغلب نمک می پاشیم
زخم هایش را
به هوای
ذره ای
طعم دار کردن زندگی
شاید.

خب تا حالا که جهان بود و حس های سالم و حافظه و ادراک و .....محصولات تفکر خدا
شما چه خواهید افزود؟
باید مواد موجود در حافظه را ترکیب کنید وطرحواره ای جدید بسازید .(چیزی که به ذهن خدا هم نرسیده باشد البته این یک شوخی است به طرفداران افراطی خدای عزیزم برنخورد خدا از ذهن هیچکس جدا نیست بعداٌ از نقش او بیشتر خواهیم گفت)
می توانید فقط با مغزتان شعر بگویید و قلبتان تماشاچی ساکتی باشد (تقابل هوش عقلی و هوش هیجانی یا همان عقل و دل) که در مقالات آینده به آن می پردازیم.(اگر بهمن مهلتم را برای اسفند تمدید کرد)
شعر زیر را از نظر احساس و ادراک با توجه به تعریف اول مقاله تحلیل کنید
در چشمهای آبیش چه نگاهی نشانده است
چیزی میان او و خدایش نمانده است
لبخند می زند چه ملیح و چه دلربا
شاید تمام بار غمش را تکانده است
در فکر روزهای رهایی به سمت دوست
دستی به زیر چانه مؤدب رسانده است
یکدست آبی است لباسش برنگ آب
او رود را به سمت خودش می دوانده است

.....
تنها که باشم در راه گم می شوم با خوانش ونظراتتان با من باشید.

- - , .

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت: 11:03