دلنوشته ای برای امام رضا ع

ساخت وبلاگ

<a href='http://shereno.niloblog.com/p/566'>دلنوشته</a> ای برای امام رضا ع هو الکریم

وقتی به سوی حرم آهسته قدم بر می دارم

شوقی وصف ناپذیر سراسر وجودم را فرا میگیرد.

من و دعوت؟...به خانه امام رضا...من کجا و دیدار با آقا کجا؟

وقتی وارد صحن میشوم کفش هایم را درآورده و پابرهنه می ایستم و سجده شکر به بارگاهی الهی به جا آورده و خدای مهربان را که این لحظه بی نظیر را نصیبم کرده شکرگزاری میکنم و سپس سلام میکنم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا..

سلام بر امام خوبی ها سلام بر بنده برگزیده خدا،سلام بر ضامن آهو.

در ذهنم یکی دیگر از القاب آقا را یادم می آید ...غریب الغربا...

یعنی امامی که در غربت مدفون شدند...اشکم از چشم هایم جاری میشود

با خودم میگم امام رضا (ع) غریب اند یا مادرشان فاطمه (س) ؟....؟یا امام حسین (ع )؟

به یاد غروب مدینه و صحرای کربلا که می افتم دیگر گریه امان نمی دهد.....

مطمینم آقا سلامم را میشنود و حتی قبل از من مرا سلام میدهد. چونکه آقا مرا دعوت کرده است.

اینجا بهشت ،زمینی از جنس رحمت و آرامش ، است .

اینجا حرم آقا امام رضا است.

رایحه عطر یاس نبوی می آید.

باید از ته دلت صدایش کنی باید اجازه بگیری برای داخل شدن.

وقتی اشک چشمت سرازیر شد بدان که اجازه گرفته ای که داخل بشوی

پس قدم بگزار به حریم امن ملکوت..

دوست دارم ساعت ها به تماشای صحن و سرایت بنشینم و به گنبد زیبایت نگاه کنم

یا رضا جان به کبوتران حرمت حسرت میخورم که چه عاشقانه بر حریمت به پرواز در می آیند .

ای کاش من هم کبوتر حرمت بودم ای کاش....

یا رضا جان.... نه یک بار بلکه بارها و بارها مرا بطلب چونکه آرزویی جز دیدار با تو ندارم

یا رضا جانم

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته ای برای , رضا ع,دل نوشته ای برای , رضا(ع),دل نوشته ای از , رضا ع,دلنوشته ای با , رضا ع,دل نوشته ای به , رضا علیه السلام,دلنوشته های عاشقانه برای , رضا, نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 399 تاريخ : جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 13:54