از برادران افغان بود و ضجه میزد
از برادران افغان بود و کلمات..
با لهجه ای اصیل از خشاب متزلزل لبهایش می گذشت
از برادران افغان بود و
آنقدر مرد، که اشکش سرازیر شود
می گفت از کاشتن و برنداشتن
می
شاعر:عمار اکبری
شعر نو...برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 217