بهار می رسد اما دلم خزان شده است
تمام قامت من بین که چون کمان شده است
ز بعد رفتن تو آب شعله ور شد و سوخت
ببین چگونه خون دل از چشم های من روان شده است
تو رفتی و دل من سرد شد، خانه غمکده شد
تو
شاعر:محمد-علی زرندی
شعر نو...برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 135