«دیدمش
گفتم منم!
برگشت او»
رفت تا ثریا
گِرد شهر
شرح دلش
تا باز کند.
سرانجام دلش
روزی گرفت
پس بیامد پیش من
با ناز و عشوه
روزی او.
گَشت سرد و سوخته
زین سبب که
کز فراقش
دیده شب بر کنده
شاعر:آراد پوراحمد
شعر نو...برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 161