من مايه رنج تو هستم راست مي‌گويي

ساخت وبلاگ

من مايه رنج تو هستم راست مي‌گويي اگر زنگ زدی به خانه ..
سعی کردی لحنت مهربانانه باشد و در جواب "سلام خانوووم!"ات،
سلامی شنیدی که فقط "سین"‌اش به گوشت خورد ..
آن هم به واسطه اینکه "سین" را سفیری تلفظ می‌کند ..
اگر گفتی باز هم امروز کارم زیاد است ..
ناهارم را آماده کن تا بیایم و ببرم .. و مثل روزهای قبل نشنیدی "خب مگه یه ناهار خوردن خودمون چقدر طول می‌کشه؟" ..
اگر ماشینت را جلوی خانه پارک کردی و نرم‌نرمک به در نزدیک شدی و با هیجان در را باز نکرد و در آغوشت نپرید
و دیگر نگفتی "زشته دخترجون" ..
اگر در را باز کرد و خودش سلانه سلانه سمت آشپزخانه رفت
و با ساک کوچک مشکی رنگ برگشت و آنرا را به دستت داد ..
سرش را پایین انداخت ..
انگشتهای پای راستش را روی انگشتهای پای دیگرش گذاشت
و آرام گفت "حوصله نداشتم واست تخم مرغ درست کردم" ..
و حتی نگفت که تخم مرغ را هم صدبار سوزانده تا بشود مثل همانی که دوست داری و فقط "کمی" انتقام گرفته باشد ..
فقط بگو، باشه! ..
و بدان که گند زدی ..
که خراب کرده ای ..
که اگر دم در بودی و صدایش را شنیدی که گفت "ماستش هم ترشه .. از اونهایی که دوست نداری" ..
تعجب نکنی ..
زنها نمیتوانند به شیوه مردها انتقام بگیرند و صدتا عکس از دستهای گره خورده اش در دست دیگری را برایت پست کنند ..
شیوه شان فرق میکند ..
با همین ماست ترشها ..
تخم مرغ های داغ و بخار کرده درون ظرف غذا ..
تنها گذاشتنت موقع شام و حذف کانالهایی که دوستشان داری،
انتقام خوبی میگیرند در برابرِ
"امروز هم کارم زیاده" ..
#سما_سعيدي_نيا

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 252 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 0:26