جنگ، زني تنها، زخمي و ويرانگر است
كه تركش كردي!
زني كه هر روز، يك تكه از خاطرات را با موهايش دار ميزند...!
چگونه ميخواهند، آرامم كنند وقتي يك تكه پيراهن
ميتواند خونم را بريزد
و روي بند پهن
شاعر:ريحانه نامجو
شعر نو...برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 261