گل ناز

ساخت وبلاگ

در شهر ، دلبری که بخندد به ناز نیست
عشقی که آتشم بزند بر نیاز نیست
برق صفا نمانده به چشمان دلبران
دیدار هست و دیده ی عاشق نواز نیست
ساقی مریز باده که
می دانم این شراب
مرد افکن و تب آور و مینا گداز نیست
رازیست بر لبم که نخواهم سرودنش
مردیم از این که محرم دانای راز نیست
مردم اگر چه قصه ی ما ساز کرده اند
ما را زبان مردم افسانه ساز نیست
آن گل به طعنه گفت که در بزم درد ما
روی نگار و جام می
و اشک ساز نیست
ای تازه گل مناز به گلزار حسن خویش
ناز این همه به چهره ی گلهای ناز نیست
سوزم چو لاله در دل صحرای زندگی
نازم به بخت ژاله که عمرش دراز نیست

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 220 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 19:22