لحظه یی در بهار
کوچه ها سرخ می شوند
زمان
نیلگونست
باد
مثل اندوهی
از تماشای رود می آید
لحظه یی با تو
ای پرنده ی سبز
ای تماشای ساحرانه ی آب
لحظه یی با تو
از تو می گویم
به تماشای این غروب
که دشت
مثل دنیای خفتگان زیباست
که زمان نیلگونه می بارد
به تماشای این پرنده ی سبز
به تماشای این بهار بیا
با تو ای لحظه وار
ای همه ی تاریکی و فراموشی
با تو در باران
به تماشای رود می گذریم
لحظه یی در بهار
می دانم
لحظه یی در بهار می میرم
شعر نو...
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 132