به دنبال یک شعر خوب ...

ساخت وبلاگ

به دنبال یک شعر خوب ... تعبیرها

*****

کاش
تعبیر خواب گسل ها
بم نبود...

کسی چه می داند
شاید ضجه های بودای بامیان را
از قلم انداخت
نوستراداموس
که ایفل را در خواب هایش
گردن زدند!

دنیا پر است از
خواب های در انتظار تعبیر
و من باز هم
به امید رویاهای ندیده
بالینم را
غسل استجابت رویا می دهم

حالا تو بگو
ماه من
در تو چه خوابی ست
که تعبیر
از آن حیران است؟!

ل. آهور
بیست و پنجم/دی/نودوچهار

همیشه، تعریف یک شعر خوب برایم سخت بوده است . همواره ، همه ی ما ، تلاش کرده ایم که شعری خوب بگوییم . شعری که پر از عنصر خیال باشد ، جامع و مانع باشد ، زبانش جهانی باشد که وقت ترجمه، مفاهیم قربانی نشوند ...

شعری که بشود با بسیاری از نگرشها و زوایا به آن نگریست : تاریخ ، جغرافیا ، فلسفه ، روانشناسی و... بشود شعر را همچون پولی بین المللی در تمام دنیا خرج کرد ، خواند و همه را سیراب کرد ...

نوشتن شعر خوب ، کار هر کسی نبوده و نیست ... شاعر خوب ، بجز خمیره ی خدادادی ، نگرشی بس عمیق می خواهد که بیشتر از حجم مطالعات ، به زوایای دیدش بر می گردد ...

در طول حدود ده ماه عضویتم در سایت شاید بیش از پانزده هزار شعر خوانده ام !... اما شاید تنها پنجاه شعر را یافتم که تمام وجودم از خواندن آنها ، سیراب شده است و مرا به وجد آورده اند و همیشه در ذهنم ماندگار شدند و برخی شان منبع الهام برای شعرهای خودم .. .یعنی هفته ای یک شعر خوب .

......و هر هفته حدود سیصد شعر می خوانم تا همان یک شعر خوب را از میان آنها پیدا کنم و بخوانم ... و از میان این پانزده هزار شعر ، شعر فوق شاید جزو پانزده شعر اولی باشد که پس از خواندنش ، ساعتها فکرم را درگیر کرد... ...شعری برای تمام فصول ... تفسیر و تعبیری از تاریخ ، جفرافیا ، جنگ ، زلزله ، تروریسم ، خوابها و رویاها ، اشکها و لبخند ها ، ....
از عطسه ی زمین در بم که دهها هزار نفر را در لحظه ای به کام خود کشید تا نفرین تندیس خدای بودائیان در بامیان افغانستان که توسط طالبان تخریب شد .... از حادثه ی تروریستی اخیر پاریس تا پیشگویی های نوستراداموس ...و در انتهای شعر ، یک سوال از ماه : براستی چه خوابی برای ماه های آینده مان دیده ای ؟! و شاعر بیمناک از آینده ای موهوم ، هر شب ، قبل از خواب ، بالش اش را غسل استجابت می دهد .....شاید خوابهای بهتری در راه باشد !

خوشحال خواهم شد که شما نیز بنویسید ....آنچه آمد ، تنها یک برداشت بود . شاید برداشت من کمی احساساتی باشد در نوشته ام . چون واقعا بعد از خواندن این شعر ، ضربان قلبم از نظم خارج شد .... و قلبی که موزون نباشد ، می تواند هر موازنه ای را در قضاوت به هم بزند .....

و این شعر می تواند نمونه ی یک شعر خوب قلمداد شود ....رژه ی واژه های به جا و اتو کشیده و بی نقص .... شما نیز بنویسید ... نقدهایتان را ... برداشت هایتان را...

- - , .

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 263 تاريخ : شنبه 26 دی 1394 ساعت: 5:28