زیبایی شناسی در انواع ادبی بخش سوم . از بحث یکم

ساخت وبلاگ

زیبایی شناسی در انواع ادبی بخش سوم . از بحث یکم بخش سوم .
از ترکیب آنها ، ارکان و در نتیجه مصراع ...و بیت و سپس ، غزلی... شعری .
پس ، موسیقی . یعنی : ایجاد ضرب آهنگ بوسیلهء ترکیب واژه های مناسب و خوشترکیب. همخوان .
واژه دارای حرف و مصوت ،« هجا » . تا ، مصوت بعدی ، یک هجا ست . یعنی تلفظ مهمه . تعداد فرکانس تولید از هر تلفظ
در بحر هزج شکل مفاعیلن می شود .. این تعداد فرکانس تلفظ. در اصوات ( مَ فا عی لن .) در فعولن و فاعلاتن جا نمی یابد . منطبق .
این جدا سازی اصوات و ترکیب آنها را ، از هم .تقطیع می گوییم .
علم بیان ، شعر ، رقص ، دستور زبان . را زیبایی شناسی . جزو موزیک ،می داند
اگر نغمات شبیه به هم را باهم دیگر بخوانیم . می شود . دستگاه
موسیقی . به روح ، تناسب جهات می دهد .
به فکر . به خیال . به تصور . پرو بال می دهد . جهش می دهد . و نیز غم و شادی را . القا یا ملغی می کند .
تصنیف و نوحه هر دو ، شبیه هم هستند .
چون می شود. نوحه را ، هم تقطیع کرد . و برای تطبیقش باموسیقی . حدوداً ، نه دقیق .
[هر مصوت را ، یک چنگ حساب کرد . ]
آهنگ را که شناختیم (باتمرین زیاد ) یک ملودی داریم . وتوی ذهنمان می ماند . و این فرق را موسیقی با شعر دارد .
که موسیقی شمولی برتر دارد . یعنی : برای یک آهنگ شما شعری با ضرب آهنگ های مناسب آن می سرایید .
اما ملودی را ، بهر شعری که دردسترس است . یا دوست دارید . می توانید قرار بدهید . هم نوحه هم تصنیف هم هر نوع دیگر
چون« کشش نت » این میدان را باز می کند . در هجا ها ، مواردکمی داریم که چنین می شوند و محدود . که« اختیارات » نام دارند.
ولی در موسیقی . همه نت ها . به اندازه های متعدد . از چنگ -دولا چنگ - و..تا .... گرد ..گرد سفید و سیاه و...
برای همین است .که هر مادری می تواند لالایی بخواند . ملودی را، از قبل در ذهن خود دارد . از مادرش آموخته و ذاتی شده
شاید بشود گفت : درناموس خلقت او است
او یا هر موسیقی دانی . یک متن حتی روزنامه ای را ، تقسیم بندی می کند .
به واژه هایی و. نظمی می دهد .
و موسیقیایی می کند . (مصراع ساخت )
که با کشش و مکث ..و اوج و فرودها ست
گاه در اجرای بیان یک مطلب مثلاً : برروی منبر .. با آهنگی خاص .. مطلبی ، خارج از متن را.
نیز با همان ملودی بیان کند . .....(هوا سرد است . در را ببندید )
خواننده ، در واقع ، از حرکات سرو گردن و تغییر در اندام صوتی (تارهای حنجره ) خود ایجادکردن . آهنگ را متفاوت می کند .
وقتی سرش را پایین میگیرد . یا بالا . یا کج .. دارد کوک می کند . تا اون موسیقی صحیح اجرا شود .
یعنی کلید را عوض می کند . مثلاً : کوک را از کوکی خاص . به سل ..
.چونکه نمیشود . با لحن حماسی و یا . با همان حالات که در غم تشکیل شده بخواند .باید عوض کند .
موسیقی در شعر : شکل گرفته است از :
1 - واژه هایی که از آوا های مناسب مرکب شده باشند .
2- واژه های همخوان . با هم دیگر چیده شوند (.با پس و پیش کردن همخوان کنیم) .
[ تو ، خوب تر زماهی . من اشتباه کردم ]
من اشتباه کردم ...من خطا کردم ..من بد کردم . اولاً .. هجای اول از کوتاه به بلند بلد میشود . ( م َ / نش ) می شود (من / خَ)
منش ... در بیان . زیباست آهنگین است . من خَ ... خیر..... این تطبیق فرکانس هجاها ست .یعنی یک طول موجی با دیگری تداخل می کند و موجی تازه می سازد .
بسا زیباتر از دوتای قبل . هنر شاعر دریافتن این مورد است . و خواننده با تغییرات ادای آن . این زیبایی را حفط می کند .
3 - ردیفی که انتخاب می شود . مناسب کلمات باشد .تا مجبور نشویم. برای تناسب معنا . به تکلف روی بیاوریم .
ردیف وادار می کند . شاعر را که زمینه فراهم برای منطبق شدن این پازل معنایی باشد .
از نـگاهـش ، می چکانیـدم ؛ هــوس
بـل ،کــه ملموسش کنم ؛ رویم نشد
رویم نشد . یک ردیف چند هجایی است . در این جمله . گزاره شده . ودرست است جمله ها
در بیت بعدی . باید . طوری مطلب در نظر گرفته شود. که این ردیف بتواند گزاره اش بشود عین قبلی
. و هجا ها طوری تلفیق شوند .کهوزن و موسیقی حفظ شود .
پس ، ردیف . کار را کمی دشوار می کند .علاوه بر گوش و بینایی . باید درک هم قانع شود .
قافیه هم چنین است . با این آوانس که ، یک واژه است . و کلمات مشابه زیادند . تا با یکی جورشود .
اما ردیف اولاً .. عیناً خودش ثابت است . نه یک واژه مشابه . در ثانی .بیش از یک کلمه است .مثل احتمال. در عدد یک رقمی و دو رقمی و سه رقمی
بود ؛ و بود؛ این، تا ،شبی تاریک و تک
خواسـتم ، بـوسش کنـم ؛ رویم ، نشد
در یک شب . تاریکی . تنهایی . جور شده . ولی باز برای بوسیدن . رویش نشده .
حـس پنـهـــا نـی ، ز ژرفـا ، ز ا ر ز د
خُفیـه، مـحسوسش کنـم ؛ رویم نشـد
از درون به من القاشد ک حس پنهان ات را، به احساس ش ارائه بده .باز...
4- قافیه ها .(پایانی . میانی ) ..بیشترین سهم را در موسیقی دارد ( حذف قافیه لطمه بزرگ به موسیقی شعر است )
الف = اـتـرون خــود کامی ، خـوشـتـر؛ که خمـوش افـتـد
چاپار، چه بی چاره ست ! چَر وا ، که چموش افتـد
استر و..خوشتر ...خود .و..خوش .. ..خوش و خوشتر—چاپار و بی چار –خموش ..و چوش .—(واج ...خ ) ..( واج...چ . )
ب = شور، بپاش اند شاه ؛ شاهد و شعر و شعور
دراین مورد واج آرایی با (ش ) است .
ج = آن شب ، آن دلـدار بود ؛ آنجا ، سبو هم ، بود ؛ نیز
عـیـد بود ؛ افطـار بود ؛ آن ! تنـگلو هـم ، بود ؛ نیـز
دلدار . افطار . در جایی قرینه با هم . ....(بود ...درمیانه و پایان ). . ( آنجا سبو = آن تنگلو )( ار سور و سات )
د = ا رزان ، بـه اهـتـزا ز ان ؛ بـاد فـرح وزان ؛ زان
آ . مـم گـران ، گـریـزان ؛ گـرگ حـرم ، نداریـم
قافیه های... ارزان .اهتزازان . وزان . زان .گران .گریزان. ...
واج آرایی ..« ن» « ز» « گ»
پـاچـال دکـه ، پـاتیـل ؛ پـاک ست؛ بنـده زنبیـل
پف کـرده؛ پـوزچرچیـل؛ ماکه ! ورم ! نداریم
قافیه : پاتیل .زنبیل . چرچیل.
واج آرایی : « چ» و « پ» و « ایـ» .. ( پاچال عشرت آباد )
5 – بحر در وهله اول . و وزن انتخابی در مرحله دوم. ...مثل : سبک کردن وزن . شکستن رکن و بحر .سوم .. متناسب بودن موسیقی آن با موضوع بیان .
مثلاً : (بحر منسرح و سریع ، برای غم و ماتم و... نمی شود . برای شادی است )
مانند : (مفتعلن /مفتعلن / رقص پا )...... شعر با همین نام
برای همین است .که هر واژه ای را ، درهر شعری نمی توان به کاربست .
و هر واژه با هر واژه ای همنشینی متناسب ندارد
حروفی ، باهم خوب ترکیب می شوند. و حروفی ، بد ترکیب می شوند
معیر الممالک با لسان الغیب ...خوبرویان . .. شاه خوبان . ...یکی نیستند .
جنبه هنری قضیه :
یکم - در شعر ، انتخاب واژه ، هنر شاعر است . .
دوم - این که گوش او چقدر موسیقی شناس است .؟ اما تمام کار این ، نیست . ترکیب کلمات ، هنری برتر است .
سوم - سجع ها ، توازنی ایجاد میکنند . و در شکل هم تشابهی . واین ، غنی سازی با امواج موسیقیای سجع ها
چهارم .- وزن شعر ، موسیقی اش را ، تضمین می کند . و یا تکمیل . یعنی : از چه وزنی ؟ استفاده می کنید . ( سلیقهء نظامی . یا ناصر خسرو ؟ )
ارزش ترکیب یا تلفیق – همان طور که یك نت موسیقی به تنهایی ارزشی ندارد
و هرچند زیبا و خوش صدا باشد ؛ نمی‌تواند آهنگ جالبی ایجاد كند.
و دلیلی هم ندارد ؛ كه موسیقی نامیده شود
پس ، یک هجـا هم ، به تنهایی نمی تواند ؛ شعری بشود. دارای موسیقی دلکش
و درست کردن افاعیل . همان چیدن نت‌های موسیقی متناسب باهم است . و وقتی دست به دست هم بدهند،
می‌توانند آهنگ زیبایی را ایجاد نمایند.
مشروط بر آن‌كه در یك ارتباط منظم و منطقی با هم باشند.
و نیز هرگز نمی‌توانیم چند نت را بدون هیچ معیاری كنار هم قرار دهیم و انتظار داشته باشیم
آهنگ زیبایی خلق شود كه اگر چنین بود نه‌ تنها همه‌ی انسان‌ها ، بلكه رایانه‌ها و حتی حیوانات هم آهنگ می‌ساختند
معیار منطقی برای تشكیل آهنگ زیبا یا ملودی چیست؟ ملودی چشم و چراغ هر قطعه‌ی موسیقی است
و سهم آن در بیان مطلب از دیگر اجزاء آهنگ (ریتم و هارمونی) بیشتر است.
به همین دلیل نت‌های یك ملودی باید طوری تنظیم شوند كه نهایتاً گوش شنونده ، در (مجموع ) یك موضوع و یا احساس خاصی بگیرد
مثل غم، شادی، ترس، عشق، نفرت، شوخی، قدرت، تفكر، تعجب، بندگی،
آوارگی، حماسه، شجاعت و...در واقع ملودی بزبانی این حس را برایتان تعریف کرده .. منتقل کرده
وهمین یعنی : بحری برای شادی بحری برای غم تناسب دارد
دوبیتی های باباطاهر . ... بخشی از زیبایی اش متعلق به وزن هزج ...و مسدس بودن هزج ...و محذوف بود مسدس ش است .
آهنگ ترانه های اصیل ایرانی .حتی باستان . بسیاری معتقدند .که عرب موسیقی را و عروض را
هم مثل : صرف و نحو و همه موارد دیگر از ایرانی ها گرفته است . درخت اسوریک نمونه متقنی است
مناظره بزو نخل و هزجی بودن ترانه .( در مقالهء عروض ... و روز ) مفصل نوشته ام .
دوبیتی را ، با رباعی بسنجیم . موسیقی برتر و شاخصی دارد .
دوبیتی برای شور و هیجان عشقی است ... می طلبد . یک آهنگ شاد و سبک و زیبا را ..
اما رباعی یک حالت فلسفی غم انگیز تلخ . دور از هر حس عاطفی و عشقی و..
واغلب ، در هر مصرع ارکان متفاوت اند . یعنی: غالباً . از اختیار وزنی استفاده می شود
می دانیم .: که وزن های (فعلاتن 77ــ ـــ ) و ( مستفعلُ ــــ ــــ 77 ) و(فاعلاتُ ــــ7ـــ 7) و
(مفاعلن 7ـــ7 ـــ ) .با وزن ( مفعولن ــــ ـــ ــــ ) برابر است . مساوی سه هجای بلند .
وهمین استفاده از این اختیار است .که موسیقی شعر را . درهم می ریزد .
درعروض ، موسیقی . زمانی دست نمی خورد . که هجا ها ی ایقاعات متقارن باشند.
که سبب با سبب . .وتد با وتد و فاصله با فاصله قرینه بشود.
ولی وقتی . یک رکن مفعولن است یکی مفاعلن و یکی مستفعلُ یا فعلاتن . این تقارن را دیگر ، نداریم .
مرغی دیدم نشسته بر بارهء توس (ـــ ــــ ــــ/ ـــ 7ــــ7/ ـــ ـــ 77 / ـــ ..مفعولن /فاعلاتُ/مستفعلُ/ ...)
درپیش نهاده ؛ کله ء کیکاووس ( ـــ ـــ 77/ ـــ 7ـــ 7/ ـــ ـــ ـــ / ــــ ...مستفعلُ/ فاعلاتُ / مفعولن / .....)
جای رکن مفعولن برعکس هم قرار دارد . شما در رکن اول مصرع اول هجای بلند دارید . در قرینه دو هجای کوتاه
مسلم است که تغییر ایجاد می کند در لحن و بیان و موسیقی .
دیگر جایی نمی ماند ؛ برای موسیقی زیبا و آهنگ شور انگیز
البته که اختیار زبانی نیز مخدوش کننده موسیقی است . بخصوص چند باره اش .
توانا بود هرکه دانا بود... (7ـــ// ــــ )( 7 ــــ ــــ ) (7 ــــ ـــ ) (7 ـــ ) این مصرع سه فعولن داردو یک فعول .یعنی هرسه : (وتد + سبب) اند
زدانش ،دل پیر برنا بود . ...( 7 ـــ ـــ ) درسته .. دل پیر ...( 7 7 //ــــ ) 7 ...ببینید دو ایراد دارد
. یکی وتد ، ندارد وسبب است . ما سبب را، می کشیمش ؛ تا وتد شود (77 « سبب» را 7ــــ « وتد» ) می کنیم .
و دوم اینکه ، مقایسه کنید با مصرع اول که همه هجا ها سالم ،و در خانه خود (رکن) قرار دارند
در دومی (ر ) از (پیر) می رود. به خانه یا رکن بعدی .(در ویراستن وزن گفته ایم ) پس ، این دو مصراع ، کاملاً یکسان و همآوا نیستند .
این دومورد داشت . زیاد تو ذوق نمی زند . ولی وقتی چندین هجای کوتاه را ، بلند می کنید . چشمگیر می شود . (گوش ننواز)
نیکوست رخت جفا نه نیکوست مکن ... وان لایق دشمن است ؛ با دوست مکن
ـــ ــــ 7 /7 ــــ 7 ـــ /7 ــــ ــــ7/ 7ـــ ......ــــ ـــ 7/7 ــــ 7 ــــ/ 7 ــــ ـــ 7 /7 ــــ
مغعولُ /مفاعلن / فعو لان / فعل / .یا/ مفاعیلُ /
بحر رمل . از وزن های زیبایی برخوردار است . بخصوص محذوف مسدس یا مثمن اش .
از برت ، دا(فا/علا/تن / سبب + وتد + سبب ) من کشان (فا/ علا= لن ) ...وبعدی ..(رف /ت/م ای / نا /فاعلاتن )...مه/ر/ بان . فاعلن
تقارن سبب ها وتدها .مشهود است و موسیقی گوش نواز
وزن سالم ، سنگین می شود . و در هجای پایانی دست را ، تنگتر می کند .
ولی در محذوف ، جا باز است؛ برای کوتاه بلند کردن هجا(که لطمه به موسیقی نزند .فقط )
در بحر مضارع همه ارکان شکسته اند . نه فقط رکن آخر ... می بینیم . متناسب است . برای شعر غم انگیز . یا برعکس .
شعر بی وزن . از موسیقی برخوردار نیست . ودر خاطرها حک نمی شود . و گوش نغمه شناس .آن را ، نمی پذیرد .
همانطور که شعر بی آهنگ و موسیقی . نه در خاطر می ماند و نه ذهن مشغولش می شود .
موسیقی واژه ، را در واج آرایی ها ببینید . بسیار از واج ها در تکرار زیبایی می آفرینند
سجع ها ، دریایی از آهنگ ها .
دنباله دارد ....

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 250 تاريخ : سه شنبه 31 فروردين 1395 ساعت: 7:03