مشت تو یعنی ترانه

ساخت وبلاگ

دختر یاغی قصه ! مشت تو یعنی ترانه
داره از نی نی چشمات ‚‌ شعله می کشه زبانه
عکس تو ‚‌ تو قاب فریاد ‚ این ترانه رو به من داد
دیگه
با تو ام از اینجا تا فرود تازیانه
با تو ام تا خود باور ‚ تا ستیغ آخر
تا تلالو ستاره ‚ تا نبرد نابرابر
تا شنیدن یه آواز‚‌ تا سکوت یه غزلساز
تا سقوط از لب پرواز ‚‌ پشت سایه های بی سر
دخترک ! تو این سکوت بی حصار ‚ به ترانه های من عادت کن
وقتی قسمت نمیشن
علاقه ها ‚ تو نگاهت رو با من قسمت کن
دختر یاغی قصه !‌ مشت تو یعنی فریاد
قد کشیدن یه سروی زیر چکمه های شن باد
من خراب یه نگاهم ‚ یه شب بدون ماهم
تو بیا که با حضورت ‚ هر خرابی میشه آباد
بسه پشت پرده بودن ‚‌ بشکن این شیشه ی سرد رو
پر کن از عطر شکوفه
تن این باغچه ی زرد رو
ای صدای سبز بیدار ! من رو به حادثه نسپار
ببین از روزن دیوار ‚ این شهاب شب نورد رو
دخترک ! تو این سکوت بی حصار ‚ به ترانه های من عادت کن
وقتی قسمت نمیشن علاقه ها ‚ تو نگاهت رو با من قسمت کن

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 19:22