در کوچه های گریه و هیچ

ساخت وبلاگ

ای وطن من ای عشق

/ ای ازدحام درد

جان من از بی دردی

/ درد می کند

زین پیش هر چه بوده ام

/ عاشق نبوده ام

ای اجتناب ناپذیر

/ باید تو را سرشار بود

/به قدر آفتاب

تو را باید

/ بی ذره ای تعقید نوشت

دریغا بی تو بودن

/ چشم را از دیدن بر می گیرد

و دل تنبل من

/ در نهاد می میرد

ای از من دورتر

مثل آسمان و زمین

ایستاده ام

/ با روحی سرگردان

در فاصله ی آفتاب و لجن

/ آه ای دل من

ای آب ته نشین شده در من

مگر به سیلاب بپیوندی

من از سکوت می آیم

/ از تاریک

/ از خالی، از خشکسالی

من از عاقبت بیهودگی می آیم

ای وطن من، ای عشق

/ مرا به تماشای طوفان

/ مشتاق کن

من تنهایم

/ می آیم

/ و باقی مانده ی خویش را

/ با تو تقسیم میکنم

ارباستان، 18/4/1363

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 19:22