دریافت

ساخت وبلاگ

تو وسیع هستی و آبی

آبی و روشن

و من لحظه هایی بسیار را

/ در اطراف تو امیدوارم

و من که کومه ای در حوالی دستهای تو ساختم

فکر می کنم

اگر به شبی مهتابناک مانندت کنم

دریافت روشن تری از عشق خواهیم داشت

چه در این ظلام سرکش

/ طرح لبخندی خورشید وار

بر گونه های صبح نیفتاده است

تا آفتاب رنج بر آمدن را مشتاق است

ما نیز

چه باک اگر

آن سیاهزاده سالوس

/ در گند کانالهای مسقف فاضلاب

/ به سیاه کاری تن می زند

و عشق آن مقتدای تردید زدا

تکلیفم را روشن کرده است

*

تا آفتاب برآید

به اعتماد مهتاب

/ برای همه ی شما شعری خواهم سرود

ای همه ستارگانی که

/ روشنایی را مدد می کنید

با شماست

/ اگر این آسمان تماشایی است

و من که به نفرین سایه ها عادت کردم

شما را به روشنی می شناسم

چنانکه دریا را اگر

/ در شعری شرح کنم

او را به شما مانند خواهم کرد

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 147 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 19:22