پیش از تو

ساخت وبلاگ

پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت

شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت

بسیار بود رود در آن برزخ کبود

اما دریغ زهره ی دریا شدن نداشت

در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار

حتی علف اجازه ی زیبا شدن نداشت

دلها اگرچه صاف ولی از هراس سنگ

آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت

چون عقده ای به بغض فرو بود حرف عشق

این عقده تا همیشه سرِ واشدن نداشت

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 19:22