(بحث یکم-گوش نوازی...بحث دویم - چشم نوازی ....بحث سیوم - دل نوازی )
بخش دوم :(از بحث یکم )
دستمایه کارردیف است ؛ وهر چقدر دانش ساختارملودی ها بیشتر ودقیق
ترشود ؛ قدرت اجرایی هم بیشترمی شود
در بحری واحد دو شاعر..شعری ، سروده اند . هردو یک عروض را تبعیت کرده
اند . ولی یکسان خوانده نمی شوند .
موسیقی آن ها تفاوت دارد . چون کلمات ، که از آواهای زیبا (تلفیق شده )
وهمجوش بهره مند نیستند یا ترکیب واژه ها باهم .
وقتی گوشه ها توانستند ؛ یک دستگاه را بوجود آوردند (مجموعهء گوشه ها
)می شود ؛ ردیف ..آماده برای ردیف خوان
ردیف آوازی ، با شعرمعرفی می شود
مادر ، دارد با کسی صحبت می کند ..کلامش عادی است . نه ریتمی دارد .نه
آهنگی و ..قطع میکند .. تا طفلش را بخواباند
صدایش نرم . لطیف . آهنگین . می شود . تا شعری را ترنم کند . عروضی ِ آن
را نجوا می کند . لالا لا ... لالایی و ...
برهمین ریتم که ساخت . کلمه جانشین می کند . ولی، هرکلمه ای که با « لا
لا ...لا » هماوایی ندارد . ذهنش بسرعت هی ..می پردازد . می یابد .
لالا لالا گل زیره .... که این ، دو رکن هزج میشود . تا بقیه را، بتواند ؛ بسازد
یا بیابد . با « لالا ها » پر می کند .
می بینیم اولینش لَلا ست . که هزج درست می کند . و هرجا هم که کم آورد
.. به ترنم .می شود : هییییی هیییییی هیییی ... یعنی: کشش نت ..
این کار ها ، یعنی : چه ؟ ..
1- عروض و موسیقی توأمان اند ..
2- هرگاه عروض (موسیقی کلامی ) ، هرگاه ایستاد وتوقف کرد؛ موسیقی
ادامه می دهد . (موسیقی آوایی ...نت ها )
3 – موسیقی ، با هفت نت اش ، تمام آواهای تمام زبانهای دنیا . آوازها و
موسیقی شان سنخیت نشان می دهد .
(چهچه ودل ایدل .. حبیب من . ای داد بیداد . ای امید من و.ههه هههی
و...و.. همه آواهای پرکننده جای خالی موضعی موسیقی کلامی است . )
در واقع این کار همان دریبل در ورزش است مثلاً فوتبال . بسکتبال و..بازی بازی
تا کار اصلی ... هاهاهاه تا خود کلمات اصلی بیاید . (آهنگ به هم نخورد )
4 – هجا کوتاه بلند دارد (دومانوره است ) . نت ،.کشش می پذیرد .پس غنی
تر است
صدای زنانه خاصه تهران تبریز اصفهان و..و.. موسیقیایی تره ...چون هجاها
کشش دارند .
اگر شعری بد آهنگ بود . به کلماتش دقت می کنیم
اگر شعری بد آهنگ بود . به کلماتش دقت می کنیم . .تعویض جا به جایی (در
ویرایش.وزن با پیراستن نوشتم )
پس ، نمی شود بگوییم این واژه به درد شعر نمی خورد . من معتقدم . کلمه
، یک قطعه پازل است .
باید جایش را بیابید . یعنی : هر بحری از تکه هایی موسیقیایی (اندام کوچکتر)
درست می شود.گوش باید بسنجد . هماوا شد یانه .
تکه های بحر هزج مانند رمل نیست .(سبب وتدهای موسیقی شون یکی
نیست )
درحالیکه مستخرج از یک محدوده موسیقی اند و خویشاوند
چون ، اركان عروضى خود ، حاصلتركيب اندامهاي كوچكتري(واحدکوچک) اند .
به نام سبب، وَتَد و فاصله.. وزن هر یک را با معادل آن دقت فرمایید . :
سبب : هَم . هَمه
وتد : چامه. .چمَن
فاصله : ببَرم . ببرَمش
فعولن: وتد مجموع ( فَعو ) + سبب خفیف ( لُنْ )
فاعلن: سبب خفیف ( فا ) + وتد مجموع ( عِلُنْ )
مفاعیلن: وتد مجموع ( مَفا ) + دو سبب خفیف ( عی و لُنْ )
مُزاحَف : در عروض كهن به هر گونه تغييري كه در( سبب و وتد ) اركان اصلى راه
يابد
- اعم از حذف يا زيادت حرف يا حروفى، و اسكان متحركى - زِحاف مىگويند
بحر رمل سالم» فاعلاتن بدون زحاف
تغييردر سبب ها و وتدها..... «فَعِلاتُن»= مزاحف فاعِلاتُن
عروض حمیدی .فقط براساس وتد و سبب و فاصله است .
رکن ساخته از این سه را ( سبب + وتد + فاصله = متفاعلاتن ) نامید ومادر بحر
ها کلید کل عروض . (با تعصب بسیارشدید .)
مُتَ = سبب ... فاعِ = وتد ...... لاتن = فاصله ...
.(البته .من فاصله را نگفتم چون ترکیبی از سبب و وتد می بینم .همانطور که
هجای کشیده را هم،
نگفتم و ان را (کوتاه + بلند )نامیدم .برای سهولت آموزش )
این عروض ، صحیح است . و جامع . . .و زمان و هوش سرشاری صرفش کرده
. اما تا، ذر ذهن تاریخ ثبت شود زمان می برد .
عروض خانلری (تن .ت ) مقبول عام نشد . (ضعف ضربآهنگ ) .چون به هجای
بلند ختم نمی کند ..
. عروض فرزاد هجاي بلند در آخرمهمه مشاهدة هجاي كوتاه در آخر ركن، در
صحت وزن شعر بايد شك كرد
اساس را بر (مفعولاتن ) چهار بلند گذاشت .و پدر پدر بحرها نامید . وهمه
مستحرج از آن .
عروض نجفى ضمن تأكيد بر ضرورت طبقهبندي علمى ، به نقد شيوههاي
طبقهبندي بحور خانلري و فرزاد مىپردازد
عروض كابلى علاوه بر طبقهبندي اوزان، نامگذاريهاي تازه : به [بحر و سخن
موزون، «رشتة نظم»]
، به[ ركن، «ريسة تكرار شونده»]، به[ هجاي بلند، «دانه»،] به [ هجاي كوتاه،
«نيم دانه»]و...و.
عروض وزیری . شبیه جدول مندلی اف است . پیش بینی بحر های دیده
نشده را هم می دهد .
واصولاً ، ذهن هر عروض دان مصوت کوتاه در پایان مصراع را، یک نشانه در
خطای وزن می داند (غلط بودن وزن مصرع)
تکیه ام بر عروض نوین برای این است . که بر اساس آواشناسی (فونتیک)
است
با تکیه بر .مصوت و صامت . که حتی گفتم . دو هجای کافی است کوتاه . بلند
(کشیده ترکیب ایندو است )
و همیشه .بنا بر ساده تر شدن یاد گیری بوده است
و واقعاً در عمل دیدیم .کار ساده تر هم شد ( سرعت مهارت عزیزان ). هرچند
که از مهارت در اموزش موسیقی باز می دارد .
پس ، دقت در واژه ما را راهنمایی میکند (ذهنی) که در این بحر چه کلماتی ؟
مناسب اند .
و اگر . کلمه ای جانیفتد در بحری . محکوم نیستیم . فقط در همان بحر و وزن
خاص بگذاریم .
بحر سرایش تون را عوض کنید .اون تابع شماست .
( در ویرایش وزن .با (پیراستن ) . گفتم که مثلاً : رمل را مشکول کنید .با یک
هجادر یک جابه جایی ساده )
کلمات . تناسب هایی با بحر وزن دارند . (موسیقی اندام ریز با قطعه )
فی المثل : در بحر متقارب جالب نمی شود یک واژه بیگانه،( قلنبه ) بکار
ببریم . در مضارع می شود
ولی می دانیم که این همسازی صحیح و همنشینی زیبای واج ها ست که
زیبایی واژه ها را می سازد .
و این همنشیینی زیبای واژه ها . موسیقی کلام را
یعنی : ضرب آهنگ را.
* * * * * * * * * *
ادامه در ( پنج قسمت بعدی )
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 289