هر شب شکر می ریختم امشب ولی سم
بی وقفه دارم قهوه ام را میزنم هم
حل شد هلاهل ، حل نشد درد تو اما
درد تو را باید صدا زد درد اعظم
از کاخ رویاهای من ویرانه مانده
پهلو زده ویرانی ام بر ارگ در بم
من
شاعر:فاطمه اتحاد
شعر نو...برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 163