. . . آنچه او امسال کرد از پادشاهان کس نکرد
نامه ی شاهان بخوان و فتح شاهان بر شمر
گفت فردوسی به شهنامه درون چونانکه خواست
قصههای پرعجایب فتح های پر عِبَر
وصف کردست او که رستم کُشت در مازندران
گنده پیر جادو و دیو سفید و شیر نر
گفت چون رستم بجست از ضربت اسفندیار
بازگشت از جنگ و حاضر شد به نزد زال زر
زالکرد افسون و سیمرغ آمد از افسون او
روستم به شد چو سیمرغ اندرو مالید پر
من عجب دارم ز فردوسی که تا چندان دروغ
ازکجا آورد و بیهوده چرا گفت آن سمر
در قیامت روستم گوید که من خصم توام
تا چرا بر من دروغ محض بستی سر بسر
گرچه او از روستم گفته است بسیاری دروغ
گفته ی ما راست است از پادشاه نامور!؟
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 205