چرا من ماندم تو نماندی؟

ساخت وبلاگ
چرا من <strong>ماندم</strong> تو <strong>نماندی؟</strong> بعد از نبودت حالا متوجه قشنگترین تراژدی زندگیم شدم

اما صد حیف که نماندی و مرا به بهانه ی دوری و فاصله ،شاید هم به بهانه ی دیگری پس زدی

اکنون از هر زمان دیگری در برهه ی زندگیم دوستت دارم و دوست دارم در کنارم باشی

لحظه ای نیست بعد از نبودنت از پای دوستت دارم هایم دست بکشم

ذهنم و فضای مغزم تماما در بر گیرنده اش نام و یاد توست

سیاه شده روزگارم

صدایم بند آمده

چشمانم نمیبیند

عطر و بویت را هم حتی حس نمیکنم

نمیدانم آخرین وعده ی غذایی که خورده ام کی و چه وقت بوده

دستانم میلرزد

انگار چهل سال بر سی سالگی ام اضافه کرده اند

تو که بودی؟

تو چه بودی؟

تو چه به روزم آوردی؟

مگر خنده هایت را کس دیگری ندیده بود جز من پس چرا من خرابم برای خنده هایت؟

مگر نمیدانستی برایت میمیرم پس چرا نماندی در کنارم؟

چرا نیامده ، نماندی؟

چرا من ماندم تو نماندی؟

محمدرضانعمت پور
#محمدرضا_نعمت_پور
1398.01.30

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 373 تاريخ : دوشنبه 2 ارديبهشت 1398 ساعت: 15:39