شعر نو

متن مرتبط با «عزیز» در سایت شعر نو نوشته شده است

ای عزیز این بشر

  • ای عزیز این بشر قلبم برایت کشته شد هر چه من رفتم جلوتر روی تو بیگانه شد در ره بی‌راه تو پایم پر از تاول شده بی‌وفا یک دم نگاهی کن دلم آواره شد در بساط بی‌بساطی در به در دنبال عشق جستجوشاعر:فرشید ربانی (این بشر), ...ادامه مطلب

  • مهمان عزیز

  • من نه آنم که تو دانی رازسپارم به جوی روانی سینه را تنگ بفشارم خرد شود همه آنچه بگمانی در خلوت دل زار نشینم به دورازهردیده پنهانی بزم دل با غم یار آرایم تو ندانی چیست این مهمانی مست شومشاعر:فریبا دهقان, ...ادامه مطلب

  • ای سپیدار عزیز

  • ای سپیدار بلند، که سر کوچه ی ما دربندی ای سرت سبز، چه خوش در شب طوفان خندی شده ای خانه ی گنجشک و کبوترها مان بر تنت نقش شده اول اسم همه ی عشقهامان غرق زخمی ز تراش و ز خراش دل ما آدم ها پس چرا رازشاعر:مریم افشاری, ...ادامه مطلب

  • عزیز نغمه های من!

  • توئه خاص تمام لحظه هاي من حواست هست؟تمام شعرهاي من شده سرشارِ يادِ تو؟هواي سرد و خيسِ دينبايد بگذرد در كوچه هاي سردِ تنهايينياز مبرمي دارد به آن زيبا كتِ مردانه ي آبي تو كه جيب نرم آن اندازه ي دستان من بوده...فلاني جان! عزيزِ نغمه هاي مننفسهايت طلوعِ وا‍ژه هايي گرمروي خطوط دست هايم بوديادت هست؟و عطرت كه اتاق و راهروها هنوز از بوي آن مستند...هماني كه همين حالا كه نامت را به لبهاي قلم آورده ام شميم تلخ آن بر دفترم جاريست...عزيز لحظه هاي شاد و سرخابيحواست هست مدتهاست عسل چشم و غزل مويت چه دلتنگ است براي شانه هاي امن و آرامت...قضاوت كن كسي جز من تو را اينگونه مي خواند؟ تو را اينگونه مي داند؟قرار ماهمان جايي كه مي داني همان شهري كه از چشم حسودان دور مي ماند درون كافه ي آغوش تو به صرف قهوه ي مطبوع چشمانتو كيك سرخ لبهاي غزلخوانت...مهناز نصیرپور , ...ادامه مطلب

  • عزیزُم لالالالا رودُم لالالالا

  • عـــزیـــزُم لالالالا، رودُم لالالالالا لا لا بخواب رودِ قشنگمُگل نازُم، رفیق ِ روز تنگمُلالالالا گل بابونه ام بخواب که ویرونه دلِ دیوونملالالالا گل کاشونه ی مُو رفتیُ تاریک واوی آسِمونِ خونه مُودی رودُم لالالالاجونم لالالالالالالالا جون دلِ مُولا,لالالالا,لالالالا ...ادامه مطلب

  • قصه باغ و باغبان ( 2 ) تقدیم به نوجوانان عزیزی که والدین محترمشان از شاعران فرهیخته سایت شعر نو میباشند .

  • باغبان پیر تمام وقت خود را در باغ می گذراند. ظهر ها وقت ناهاراز گل هایش جدا می شد و بی منت برایشان زحمت می کشید وبرای باغ و به ثمر نشاندنش از جان و دل کار می کرد .حتی شب ها فانوسی بدست می گرفت و گردا گرد باغ قدم می زد و پاور چین پاورچین راه می رفت و , ...ادامه مطلب

  • عزیزش...!

  • حمایت ، معرفی شعر نوبا قرار دادن لوگو زیر در سایت و یا وبلاگ خود از شعر نو حمایت کنید.<a href="http://shereno.com/" target="_blank"><img src="http://shereno.com/shereno_logo.gif" border="0" alt="شعر نو" /></a><a href="http://shereno.com/" target="_blank"><img src="http://s, ...ادامه مطلب

  • تنها بودن

  • همیشه صبر چاره نیست و انتظار دیگران را کشیدن فریب دادن خود است .. درست شبیه اینکه وسط گرمای تابستان منتظر باریدن باران باشی .. آدمها فقط با همدیگه سروکار دارند ولی به هم کاری ندارند .. گاهی تنهایی از جدایی یار و درد کشیدن از بیماری نیست بلکه از تنها بودن و نداشتن جایی برای پناه و عدم وجود فریادرس است .. آدمها تا زمانی که در روزهای بهار زندگی هستی تو را دوست دارند اما همین که در روزگار برف و بوران دچار سرماخوردگی میشوی و زندگیت به سرفه می افتد به بهانه ای ازت دور میشوند و از دور برایت دست تکان میدهند و ,تنها بودن,تنها بودن یه کابوس شومه,تنها بودن بهتر از,تنها بودن یه کابوس شومه عزیزم,تنها بودن چاوشی,تنها بودن قدرت میخواهد,تنها بودن با خدا,تنها بودن بهتر است,تنها بودن را دوست دارم,تنها بودن بهتره ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها