شعر نو

تولد آشفته‌ی بادم چه شمع‌هایی که مرا فوت نکرده‌اندشاعر:مرتضی نعمتی اخگر کرفکوهی, ...ادامه مطلب

قد می کشد درون دلم یک من جدید یک روح منقلب شده در یک تن جدید من با خودم درون خودم چرخ میرنم با عشوه های صورتی روشن جدید از سیب سرخ آدم و حوا نخورده ام دستم پر است از هوس چیدن جدید من توبهشاعر:معصومه سادات اسدیان, ...ادامه مطلب

روزی که گل شکست در ازدحام خار نزدیک می‌شدیم تا چوبه های دار قفلی به بغضمان یک قفل بر دهان فریاد مرده بود در قعر این جهان کابوس مرگ بود رویای خانه ها از درد جان سپرد قلب ترانه ها شاعر:بابک اخوان, ...ادامه مطلب

سینوههٔ قلبِ اِبنِ سینایِ منی یعنی‌که طبیبِ دردِ دل هایِ منی یک نسخهٔ بی نوشته و امضا در دفترچهٔ بیمهٔ مداوایِشاعر:سیدمحمدرضالاهیجی, ...ادامه مطلب

من و تاریخ دردهای مشترک داریم وطنم در مسیر خیانت های باگواس و منم در مسیر طعنه های دوستان پایتختم در آتش سکندر سوزان و منم اینجا از دوری تو شده ام حیران ماجرای ارد و سورنای دلیرم پس ازشاعر:میلاد غریبی زاده, ...ادامه مطلب

در هیاهوی تهران در تکاپوی سال جدید تو آمدی همراه شکوفه های بهاری دستانت گرم چون آفتاب فروردین سرمای زمستان را از جانم زدود و چشمانت وسعت دریا را برایم به ارمغان اورد و چه خوب آمدی که تمامشاعر: مرضیه گل جو ( انیس), ...ادامه مطلب

اینجا که من نشسته‌ام؛ در عمق هزارپایی سیاه‌چاله‌های انتظار، در گرگ و میشِ وارونه‌ی زمان و لحظه‌ی تکثیرِ خاطرات دیرینه بار حادثه برداشته؛ زنانگی‌ام... بدون جفت؛ آبستن دردی است روحشاعر:آرزو عباسی (پاییزه), ...ادامه مطلب

زدی لبخند بهارم گشت آغاز میان موج موهات کبوتر کرد پرواز زدی پَر از باغ و گلستان دگرفراموشم گشت عید و بهاران????????????????مهربانترین با وفا تولدت تو آسمونا مبارک عزیزشاعر:فاطمه اميني عبدالیوسفی, ...ادامه مطلب

به نام او بداهه ای به مناسبت تولدم ببین عمریست در حبسم میان این تن کهنه در این جسمی که می ماند به یک پیراهن کهنه به جان دل بسته ام آری! به این گلزار چون جنت که هرگز شوق رفتن نیست از این جاشاعر:طيبه حسني, ...ادامه مطلب

بهار بود ومن از احتمال ِ باز آمدن ِتو می گفتم و از احتمال ِ گفتن ِشعری، که گیسوان ِ تو را شانهشاعر:قاسم بیابانی, ...ادامه مطلب

. * متن تولد * غزل بریزد از نسیــم شکوفـه میدهـد بهـار از عطـر مشکبار تـو به نام خدایی که خاک تو را از مهر برانگیخت... سلام بـر تـو... که مهـر از تو میگیردشاعر:امین کرمانی اول, ...ادامه مطلب

و باران بهانه زندگی من بود درصبحگاهی که متولد شدم..... . . . مادرم گفت سحر بود و باران و کمی سرد لحظه میلادت و تو را جشن تولد به همه کوچه و برزن چه ملوکانه به پا شد که حلول تو و تحویل زمان توامشاعر:رقیه زبردستی, ...ادامه مطلب

من در کولبار زندگی تلخ از رودها ، پ&#, ...ادامه مطلب

با هفت تا آسمون پر از گلای یاس و میخک با صد تا دریا پر عشق و اشتیاق و پولک یه قلب عاشق با یه حس بی قرار و کوچک فقط می خواد بهت بگه تولدت مبارک , ...ادامه مطلب

اگر بودی هنوز روز زیبا بود هنوز اگ
, ...ادامه مطلب