محمّد مهدی جزینی"ستاره ای پشت ابر"

ساخت وبلاگ

محمّد مهدی جزینی"ستاره ای پشت ابر" سلام
متولد 5 شهریور 1373-تهران
دانشجوی برق دانشگاه صنعتی امیرکبیر
دفتر: خواب زمستانی
تعداد شعر: 60
تعداد خوانندگان اشعار این شاعر: بسیار کم!
اشعار این شاعر جوان را در سایت بخوانید و خود قضاوت کنید.

و
"خواننده ی واقعی کسی است که:
شعر بخواند نه شاعر را!

. . . .
چند نمونه از کارهای ایشان:

"ستاره ای پشت ابر"
تو اولین ستاره ای که پشت ابر مانده ای
در این هوای ابری ام تو گریه ها فشانده ای
به ما نظر بکن ولی ز ما حذر نکن شها
صبا سلام هر شبم به منزلش رسانده ای؟
مگر غم فراق خود ز سوز من ندیده ای؟!
مگر حدیث عشق خود ز گریه ام نخوانده ای؟!
صفای راه عاشقان منای سیر سالکان
به مروه و صفای خود مرا چقدر کشانده ای؟!
کنار درد جان ما دمی فقط نشسته ای؟
پدر ، مرید مرده ات کنار خود نشانده ای؟
بیا که داغ رفتنت به باغ دل رود بیا
بر این زبان خشک خود فقط غمت چشانده ای.

"مصر ؛ غرق ناز چشمانت "
اگر چه مصر غرق ناز چشمان تو می گردد
فقط "جمعیتی" مومن به ایمان تو می گردد

فقط یک "مرد" بین لشگر آماده ی تهمت
نشسته بی سپر اما بلاجان تو می گردد

شبیه آنچه از من دیده ای وقتی که می رفتی
چگونه ، کی ، کجا ،اصلا که باران تو می گردد

اگر چه شمعی و پروانه ام اما حسودم من
به آن بادی که گاهی دور دامان تو می گردد

تو را با آنکه می دانم نمی خواهی که بشناسند
ولی اشعار این دیوانه ، دیوان تو می گردد

عزیزم صبر کن یکبار دیگر ، تا که بنویسند :
که بمبی ساعتی خنثی به دستان تو می گردد

"چه می خواهی ز من"
شب کنارم آمدی تنها ، چه می خواهی ز من ؟
خواب می بینم تو را شبها ، چه می خواهی ز من ؟
با نفس هایت که موسیقی است مستم کرده ای ...
لا اقل یک دم زبان بگشا چه می خواهی ز من ؟؟
وصف مجنون بودنم در آسمان پیچیده است ...
باز هم بی اعتنا ؟!!! لیلا چه می خواهی ز من ؟!
بین عشق و عقل سرگردان تماشا می کنم ...
مردن خود را ، خداوندا چه می خواهی ز من ؟
مرگ تدریجی است این کابوس های بودنت
جان من با خود ببر یکجا ، چه می خواهی زمن ؟؟
بی دلیل امواج تو بر صخره ی من می خورند ...
دست بردار از سرم ، دریا ، چه می خواهی زمن ؟ ...
.

"پشت مکث ها"
درد و دل ها کرده ام با چهره ات در عکس ها
شادمانم لااقل هستی زمـــانِ یــــــــأس ها ...

"مــــرگ" سهمم شد به جای "گــــــرم"یِ آغوش تو
چشمِ شورم ساختی از "درد" ها ، بر عکس ها ...

هر چه دل دعـــــــــوا کند با عقـــــل ، وقتی نیستی ــــ
ــ لحظه ای پیشم ، چه خواهد شد ته این بحث ها ... ؟

روز آخر من جوابت را چه می دادم ؟ چـــــــطور ؟؟؟
گاه خوابیده ست صد ها غصه ، پشتِ مکث ها ...

"کوه کندن" ، از "دل از معشوقه کندن" بهتر است ...
عشق من کِی می شود افسانه ای در درس ها ؟؟

خوب بودی ، خوبِ من ، آن شب نمی دانم چه شد
از وجودِ حلقه ات هم می شـــــود زد حــدس ها ...

"هی موی خود را شانه کن"
یک شب بیــا از پنجره , این پــرده را بــ ـ ـ ــردار
هی موی خود را شانه کن ... حسرت به دل بگذار
هی رو به روی آینه بنشیـــن , تبسـ ـ ـ ـ ـم کن
با خود تصـــور کن که مــن هم پیشتم انــگار ...
کوچـ ـ ـ ـه , اگر چه کوچک ست و سرد اما من
هر شب نگاهت می کنم از پشت این دیــوار ...
تا خواستم کاری کنم , با چشم خود دیدم
یک آن توانِ راه رفتن نیست ؛ چندیـ ـ ـ ـن بار _
_من امتحان کردم ولی ای شمع می سوزم ...
"خود" شعله هایت را به دست بال من بسپار ...
ماهم , کنار ماهی ات در حـ ـ ـ ـوض مهمان شو
تا لب بخوانی مـــــاه ها می گفته او اشعــار ...

"نکِش به کُشتنم کمان ! "
ز دیدگان من روی تمام شب به آسمان
گلایه ی نهفته ام فقط کنار من بمان
روی به آسمان شود لطافتت ستاره نیش
سپهر قصه خوان من سکوت خود برم بخوان
شنیده ای چگونه تو ز چشم من برون شدی
اگر که خواهی پی بری ، گذار بگذرد زمان
تمام بغض در گلو ، تمام غصه پیش رو
نبود ساقی و سبو ، امان ز دستشان امان
نخفته ام دمی به شب ، نبوده یک زمان طرب
کنم به رسم تو ادب ، که ناگهان شوی عیان
سکوت کفش های تو ، سکوت هوی و های تو
سکوت باصفای تو ، صدای ناله ی جهان
فقط نرو فقط همین ، بمان کنار من ، زمین
نکُن به صید من کمین ، نکِش به کُشتنم کمان

" سوراخ ِدیوار ِدرونِ بند "
من که می دانم نمی خواهی مرا ...
لبخند چیست ؟؟؟
دیگر این سوراخ ِدیوار ِدرونِ بند چیست ؟؟

مدتی با اخم ...
قدری ناز ...
عمــــــــــری بی محل ...
خسته ام ؛ حالا بگو خود پشت این ترفند چیست ؟!

من بهار ِ بعد فصلی غصه می خواهم چه کار ؟؟
حکمت گرمای فروردین پس از اسفند چیست ؟؟؟

فیلم بازی کن ولی دیـــوانه ای فرضم مکن ...
لااقل سمتم نیا ...
پایان این پیوند چیست ؟؟؟؟

حال که با عشوه ی شیرین به او دل بسته است
چاره ی فرهاد وقتی یار از او دل کند چیست ....

://www.shereno.com/31448/27786/

- - , .

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 249 تاريخ : پنجشنبه 1 بهمن 1394 ساعت: 23:20

خبرنامه