سودای دریا

ساخت وبلاگ
همیشه باید از چشمهای تو

راهی به آسمان بجویم

مثل بادبادکی که مدام با

طریقت باد جدال دارد

نه سر به هوا دارم

نه شوق نشستن بر روی زمین

به دهکده ای می اندیشم

هفت پرده آن سوتر با

فصلهای همیشه بهار ش و

کودکانی که دیگر مرده به دنیا

نمی آیند و انگشتانشان که تا

انتها فرورفته در عمود نگاه گلها

برای چشیدن طعم شیرین زندگی

و دوباره زوزه باد که خوشه چین

آرزوهایم شد

حالا فرود آمدم از ان آسمان از آن

سراب ییلاقی و چشم در چشم تو

دوخته ام ماهی تنگ بلور

می خواهم بدانم در ذهن کوچک

تو هم سودای در یا هست .

۹۶/۶/۶

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 219 تاريخ : سه شنبه 21 فروردين 1397 ساعت: 17:41