نمی دونی چکار کرده چشات با این دل زارم
برای دیدن چشمات توکل بر خدا دارم
من و این حس آرومی که چشمای تو بخشیده
من و این شربت لب هات که دنیایی از امیده
نوازش کن منو بازم که تو آغوش تو خوابم
توی شب های موهاتم ببین مبهوت مهتابم
لب تو تشنه تر کرده لبای خشک و بی جونم
بذار لب هاتو رو لب هام بدون تو نمی مونم
#علی_دانش_پژوه
برچسب : نمیدونی, نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 215