بنام نگارگرعشق.............. ............................................... افسوس که ازعشـق؛ جُزافسـانه نماندَ ست جُزجــام تهی؛ هیچ به مِیـخا نه نما ندَ ست بَســــتند دگِـر مِیـکده ها را و؛ شِکســــتند آن دل کهشاعر:ولی الله شیخی مهرآبادی, ...ادامه مطلب
بسمه اللطیف نیایشی با عشق گذر افتاد مرا باز به ویرانه عشق باز شد این دلم آشفته و دیوانه عشق بی وفایی دل آزار چنان آواری است که کند دفن به دل شاهد جانانه عشق گشته تاریکی و ادبار و گرانجانی وشاعر:مهدی رستگاری, ...ادامه مطلب
سیـنهام خسته ز ِ فریاد ، نگاهم سـرد و خاموش ، از این تقدیر ، از آن رنجی که انسـان میکشد بر دوش. از این دلهای پر کینه که بود از سنگ از آن بیداد ، از این نیرنگ ، از این وادی ِ ویرانه ، شاعر:امیر هنردوست, ...ادامه مطلب
باز هم، این دل دیوانه تو را می خواهد هم کوچه و هم خانه تو را می خواهد هرچه لبخند زدم آینه بد اخمی کرد انعکاسی سرد، مردانه تو را می خواهد شمع هم هق هق کنان از تو گلایه می کند اشک میریزد که پروانهشاعر:فرهنگ مومنه, ...ادامه مطلب
چه روز سرد مه آلودی چه انتظاری آیا , ...ادامه مطلب