شعر نو

متن مرتبط با «وجود» در سایت شعر نو نوشته شده است

بهار وجود

  • بهار وجود یاد آر تو پیغام بهاری آن شور و نوای زندگانی با صد غزل و ناز و ترنم نوروز دهد مژدگانی بیدارشو از خواب زمستان آمد صنم و سوسن و سنبل برخیز و بر باغ نظر کن بر شبنم و گل نشستهشاعر:علی اوسط حسینی, ...ادامه مطلب

  • آغاز وجود

  • سرمنشا ٕ هر بود و نبود است علی دیباچه ی آغاز وجود است علی منظومه هستی همه ممنون ازاوست برخیمه افلاک عمود است علی (شاعر:سید علی کهنگی(واسع), ...ادامه مطلب

  • شعری میخواهد وجودم شعری ناب

  • شعر میخواهد وجودم شعری ناب حالتی دارد دڶم مست و خراب شعری میخواهم خاکستر شوم با وزش باد هم بستر شوم پراکنده گردم کل جهان هیچ چیز از من نماند نهان تا ببینم سرنوشت خوب و بد قاصدی باشم تا روزشاعر:مهدي فلاح, ...ادامه مطلب

  • همه شو وجودوم پُر ز دردِ

  • همهَ شو وجودوم پرُ ز دردِ که گیروم نیا دیه یار دس نخردِ بیو دایه امشو هم ببند کتِ کولوم بکش نازوم بگه رودوم سی گشتن صُبم بدهشاعر:نعمت الله سیادت مقدم, ...ادامه مطلب

  • سر وجود

  • در دلم غوغا بود با خودم میگفتم آفریننده ی این دشت کجاست یا چرا کوه چو میخ روی این دشت ایستاست کوه و دشت هر دو یک دل گفتند جز خدای مهربان چه کسی را یاراست؟ کوه گفت چون ستونم در زمین رود گفت میشاعر:پریسا بقایی, ...ادامه مطلب

  • معمار وجود

  • به نام خداوند عشق. پیکرتراش ازل تو را چون فرشته ای آراست و در بوته ی آیینه گداخت! چنان تکیده قامتی که در وادی خیال هم نمی گنجد ای گستاخ عشق ومستی! عریان مشو که مرا از آبراه شعور به درشاعر:ولی اله فتحی (فاتح), ...ادامه مطلب

  • جاودانگی، عشق و وجود از نظر میلان کوندار

  • میلان کوندرا نویسنده چکسلواکی است و از سال 1975 در فرانسه اقامت گزیده است. رمان جاودانگی آخرین اثر نویسنده است. با آن که از مایه های فلسفی و روانشناسی برخوردار است، اندیشه ها طوری در قالب داستان، طنز و جد ریخته شده است که خواننده احساس نمی کند با اندیشه ای مجرد و ژرف سر و کار دارد. در این رمان از کاوش درباره انسان، تنهایی، بیگانگی و دردهای حیات، زندگی خانوادگی، از پای بندی به سنت ها، دور افکندن سنت ها، از زندگی زناشویی و از نفی آن صحبت شده است. از روانشناسیِ ارتباط آدمها با یکدیگر و واکنش آنها در مواجه با موقعیت های مختلف سخن به میان آمده است. بیان رمان به روش غیر خطی است و در بخشی نویسنده دلیل بیان اش را اینگوه توضیح داده است:اگر شخصی بخواهد داستان بنویسد و بخواهد آنها را در امان نگه دارد، باید طوری بنویسد که نتوان از آن اقتباس کرد باید به شکلی نوشت که نتوان آن را بازگو کرد. این رمان مثل خیابان تنگی است که کسی شخصیت هایش را به ضرب تازیانه به جلو می راند. رمان نباید شبیه مسابقه دوچرخه سواری بشود بلکه باید مثل ضیافتی باشد با غذاهای بسیار. این رمان بسیار جزئی نگر است از ساده ترین حرکات و رفتار ادمها با شرح جزییات بسیار استفاده کرده است.در قسمت های مختلف کتاب از "بالا رفتن بازو و حرکت آرام دست" استفاده کرده است که گویی توپ هایی با رنگ های شاد بسوی معشوق پرتاب میشود و معنی اینکه به ی, ...ادامه مطلب

  • جنجالی که مارادونا در جام جهانی به وجود آورد

  • حضور ستاره آرژانتینی در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا باعث به وجود آمدن جنجال شد و با اشک‌های این مهاجم بزرگ به پایان رسید.  به گزارش ایسنا، جام جهانی ۱۹۹۰ به میزبانی ایتالیا برگزار می‌شد، جایی که دیگو آرماندو مارادونا یک قهرمان به حساب می‌آمد. مهاجم آرژانتینی در ناپولی به سن جنارو تبدیل شد. هواداران تیم ایتالیایی شعار "اوه ماما، مارادونا را دیدم، مارادونا را دیدم، چه پسر دوست داشتنی!" سر می‌دادند. او با,مارادونا ...ادامه مطلب

  • برگی از دفتر خاطراتم 2

  • هر بار که در اتاق مطب باز میشد، پیر زن بی قراری را می‌دیدم، بر لبه صندلی نشسته و یک تسبیح سبز رنگ نیمه درشت که در بین حرفهایش به آرامی یک عدد می انداخت. و گاهی هم لبهایش می جنبید. با آن ذکر میگفت. و یک کیسه پلاستیکی پراز دارو که به نظر می آمد، بیشترشان خارجی باشد، به طرف در مطب یورش می آورد. مورد اعتراض بقیه بیماران قرار می گرفت و بر جای خود بر می گشت. براحتی التماس و هیجان را از چشمانش میشد بخوانی. شنبه ها سالن انتظار درمانگاه مملو از مریض میشد. ولی آن روز وسط هفته بود ولی نمی دانستم چرا اینقدر شلوغ بو,برگی از دفتر آفتاب,برگی از دفتر وجود,برگی از دفتر عشق امیل زولا,برگی از دفتر زندگی,برگی از دفتر عمرم,برگي از دفتر آفتاب,برگی از دفتر خاطرات کودکی,برگی از دفتر زندگیم,برگی از دفتر خاطرات من,برگی از دفتر دلم ...ادامه مطلب

  • عنصر وجودی ما ( دنیای رفتار هایمان با زبان شیمی )

  • من همیشه عاشق شیمی بوده امنه به خاطر اینکه شیمی بخشی از زندگیم شدهنه ! هرگز ...درست از همان روز اول که جدول تناوبی رادیدم بسیار برایم آشنا بود .شاید همین آشنایی بود که راحت تر از بقیه چیز ها به خاطر سپردمشجدولی با 109 عنصر که هیچ یک شبیه به یکدیگر نیستند شاید بعضی آنه از نظر فیزیکی خواص مشابه ای داشته باشندو مطعلق به یک خانواده باشند اما ...بار اول که جدول تناوبی را دیدم به یاد جهانی که در آن زندگی میکنم افتادم انگار همه ما داریم در یک جدول تناوبی زندگی میکنیم که از جدول عناصر شیمی اندکی بزرگ تر است .مثلا تا حالا به ااطراف خود توجه کرده اید به خانواده ای که در آن زندگی میکنیدبه خصوصیات اطرافیانتان ؟؟؟من وقتی بیشتر دقت کردم در اطرافم بعضی آدم هارا دیدم که انگار در خانه گاز های نجیب نشسته اند ! آدم های بی سر و صدا که کسی از بودنشان باخبر نمیشود با کمتر کسی هم صحبت میشوند و حرف هایشان را با خجالت قورت میدهند و غصه هایشان را یواشکی میخورند ...و برعکس افرادی هم هستند که سر تا پا سرشارند از انرژی مثبت افرادی که هیچ جا آرام و قرار ندارند این افراد شبیه به سزیم یا سدیم هستند درکل عناصر قلیایی که بسیار پر جنب و جوش هستند و با همه به راحتی پیوند میدهند و همه را به سمت خود جذب و وجود همه را پر از شادی میکنند .اما کسانی که مهره مار دارند حتما تا حالا به وفور این جمله را شنیده اید این ها همان فلوئور الکترو نگاتیو هستند که شاید سرد و بی میل باشند اما همه را به سمت خود جذب میکنند و بسیار دوست داشتنی هستندکاش همه ما الکترونگاتیوی بالای داشته باشیم ...تا اینجا همه چی زیباست آدم های که یه جورایی عنصر های وجودی خاصی داریم شاید این است که شیمی را آنقدر جذاب کرده است کاش همه ما یاد میگرفتیم که به جای حفظ کردن خواص عنصر های شیمی خواص عنصر وجودی خودمان و دیگران را حفظ میشدیم تا شاید این طور در زندگی کمتر دچار مشکل می شدیم ان موقع تمام دوستی ها یونی بود و تمام زوج ها هالوژن ...من پیوند یونی را خیلی دوست دارم .اما حالا برویم سراغ رفتار هایمان که شبیه به آمفوتر است که نه اسید بودنش مشخص است نه باز بودنش هر جا سود باشد اسید میشویم تا نفوذ کنیم و اما برای عزیزانمان تا بخواهی تلخیم و باز ...این روزها کاتالیزور تمام رابطه هایمان پول است و فرایند تمام کار هایمان وا بسته با کاتالیزوری است که در ا, ...ادامه مطلب

  • عنصر وجودی ما ( دنیای رفتار هایمان با زبان شیمی )

  • من همیشه عاشق شیمی بوده امنه به خاطر اینکه شیمی بخشی از زندگیم شدهنه ! هرگز ...درست از همان روز اول که جدول تناوبی رادیدم بسیار برایم آشنا بود .شاید همین آشنایی بود که راحت تر از بقیه چیز ها به خاطر سپردمشجدولی با 109 عنصر که هیچ یک شبیه به یکدیگر نیستند شاید بعضی آنه از نظر فیزیکی خواص مشابه ای داشته باشندو مطعلق به یک خانواده باشند اما ...بار اول که جدول تناوبی را دیدم به یاد جهانی که در آن زندگی میکنم افتادم انگار همه ما داریم در یک جدول تناوبی زندگی میکنیم که از جدول عناصر شیمی اندکی بزرگ تر است .مثلا تا حالا به ااطراف خود توجه کرده اید به خانواده ای که در آن زندگی میکنیدبه خصوصیات اطرافیانتان ؟؟؟من وقتی بیشتر دقت کردم در اطرافم بعضی آدم هارا دیدم که انگار در خانه گاز های نجیب نشسته اند ! آدم های بی سر و صدا که کسی از بودنشان باخبر نمیشود با کمتر کسی هم صحبت میشوند و حرف هایشان را با خجالت قورت میدهند و غصه هایشان را یواشکی میخورند ...و برعکس افرادی هم هستند که سر تا پا سرشارند از انرژی مثبت افرادی که هیچ جا آرام و قرار ندارند این افراد شبیه به سزیم یا سدیم هستند درکل عناصر قلیایی که بسیار پر جنب و جوش هستند و با همه به راحتی پیوند میدهند و همه را به سمت خود جذب و وجود همه را پر از شادی میکنند .اما کسانی که مهره مار دارند حتما تا حالا به وفور این جمله را شنیده اید این ها همان فلوئور الکترو نگاتیو هستند که شاید سرد و بی میل باشند اما همه را به سمت خود جذب میکنند و بسیار دوست داشتنی هستندکاش همه ما الکترونگاتیوی بالای داشته باشیم ...تا اینجا همه چی زیباست آدم های که یه جورایی عنصر های وجودی خاصی داریم شاید این است که شیمی را آنقدر جذاب کرده است کاش همه ما یاد میگرفتیم که به جای حفظ کردن خواص عنصر های شیمی خواص عنصر وجودی خودمان و دیگران را حفظ میشدیم تا شاید این طور در زندگی کمتر دچار مشکل می شدیم ان موقع تمام دوستی ها یونی بود و تمام زوج ها هالوژن ...من پیوند یونی را خیلی دوست دارم .اما حالا برویم سراغ رفتار هایمان که شبیه به آمفوتر است که نه اسید بودنش مشخص است نه باز بودنش هر جا سود باشد اسید میشویم تا نفوذ کنیم و اما برای عزیزانمان تا بخواهی تلخیم و باز ...این روزها کاتالیزور تمام رابطه هایمان پول است و فرایند تمام کار هایمان وا بسته با کاتالیزوری است که در ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها