شعر نو

آنچه از ماه گمشده است را در چشم های تو پیدا می کنم و موج هایی مفقود همانطور که خشکشان زده است بر تار موهات وسعت دست ها زلالی اشک ها و تکیه گاه شانه ات، هزاران اسب وحشی فراری می شوند بهشاعر:شیما اسلام پناه, ...ادامه مطلب

(:(جهان باقی،جهان فانی):) احل این جهان نیستیم چو این جهان فانیست بهر انسان جهان باقیست اموال این جهان هست احل فانی و نابود شدنی ما ایم که احل باقی ایم این جهان و اموالش امتحانی است پایانشاعر:علی مرتضی موحدی, ...ادامه مطلب

غم از جهانم کوچ کرد وقتی جهانِ من شدی من بی نیازم از جهان وقتی از آنِ منشاعر:جواد قره محمدی, ...ادامه مطلب

روزي خواهد آمد روزي كه قفل‌سازها بيكار خواهند شد كليدها به بازنشستگي خواهند رفت وَ درها، بزرگترين توهين خواهند بود روزي كه ‌هر لبخند،‌ پيوندي است هر سلام، پيوندي است هر كوچه، پيونديشاعر:عیسی محمدی, ...ادامه مطلب

هزاران حرف ناگفته و صدها راه یا بی راهِ نارفته غروری زیر پا مانده حیایی سخت آزرده و تمثیلی به نام من به نامِ "زن" و گیسوی پریشانی نه دست باد که زیر چارقد آزاد تنش همخوابه ی یک کوهشاعر:کتایون جلیل پور , ...ادامه مطلب

دردا و دریغ در غروبی کامل... می رفت به تاراج خزانش حاصل خورشید جهان! بی بی ملکش بودم شاه است ولی بی خبر از قلعه یشاعر:نیلوفر سلیمانی, ...ادامه مطلب

جهان اینجا تو خالیست ارزشش چون پر کاهیست سکوت یک آدم پر معنیست فریادش از درد و نداریست بغض هایی که در گلو نشست سکوتی که به یکباره شکست حجم دردهایی که دیوار شد آتش شد و بر تن زبانه کشیدشاعر:زهرا عاشوری, ...ادامه مطلب

در آندمی، که جنبشی، چو موج می شود عیان چو قطره ای ز قطره هایِ بی شمار، به ره زلال می روم به بیمِ چشمِ خویش می رمم، چه پر شرر! به ضدِ خوفِ شب، نشسته بر نگاه یار، چو مه هلال می روم میانِشاعر:مسعود دلیجانی, ...ادامه مطلب

جام جهان گفتم که ترا مثال جان می خواهم آرام دل وامید جان می خواهم چون آیی وبر رخم نگاهی بکنی با هر نگهت جام جهان می خواهم شنبه ۲۸ فروردین ماهشاعر:عبدالعلی نظافتیان, ...ادامه مطلب

تو رفتى نگاه تو بر هور ماند جهان از نگاه تو پر نور ماند حضور تو در دشت آلاله ها بهاران به نامت چه پر شورشاعر:مصطفی مروج همدانی, ...ادامه مطلب

من از جهانی می آیم که تشنگانش سیرابند با آب گِل آلودِ رودخانه! آنجا که قاصدانِ مرگ در کوچه ای خلوت سوار بر موتوری بی شماره خنجر به دست در کمینند تا بشکافند سینه ی عابری بیگناه و بدزدندشاعر:عبدالمجید حیاتی, ...ادامه مطلب

میان دو سطر به دنیا آمدیم آنجا که گفتگوی میان ما آغاز می شود من ندانسته می نویسم و تو ندانسته می خوانی نامم را، و نامت را کوچک اما بزرگی میان دستان تو جا گشته ام می خوانی و به اسم منشاعر:سینا امیر خسروی, ...ادامه مطلب

مستم ز این بودن و این شرب دمادم مستم ز روی تو و این سیبک آدم! حالی نشود حال دلم، حال پریشان خالی ز هر آن مستی افتاده به بادم حالی نشود حال دلم، مست نشسته دل منتظر بوسه ی یادی که به یادم! درشاعر:آرش وفایی, ...ادامه مطلب

میخواهم یک بار دیگر جهان را با چشم های تو تجربه کنم دستهایت را بگیرم ببرم وسط دیکتاتوری قلبم با خط لبهایت ضربدر بزرگی بکشم روی واژه دموکراسی بخندم به جمهوری اندامت وقتی وابسته می شوی بهشاعر:علیرضا تقی زاده ثمر, ...ادامه مطلب

همیشه از همه عالم، سکوت همدم بود نگفتن از حوادثِ تاریکِ خط، مقدم بود تمامِ زمزمه‌هایم راست می‌گفتند تمامِ دلخوشی‌هایم دروغ، از دم بود "میان عاشق و معشوق، هیچ حایل نیست" خدا تصورشاعر:مهدی محمودجانلو, ...ادامه مطلب