دردم این نکبت آباده این خیابوناش، آدماش، رابطههاش و...
بی شک با شنیدن نام واژه نمایشنامه به یک باره در ذهن ما نامهای بزرگی نویسندگان خارجی همچون شکسپیر، ساموئل بکت، آرتور میلر و... و نامهای نویسندگان بزرگ ایرانی همچون محمود دولتآبادی، بهرام بیضایی، غلامحسین ساعدی و... شکل میگیرد که این نشان از تأثیر هنر نمایشنامه نویسی بر روح و جان ایرانیان عصر حاضر است.
خوشبختانه امروزه بهواسطه پیشرفت جامعه انسانی، شکلگیری بافت شهری ارتباطات هنری و فضاهای هنری مثل تئاتر و تلهتئاترها این هنر فوقالعاده به همراه تلخیها و شیرینیهایش در بین مردم ایران پُر رنگتر شده است تا جایی که حضور نسل جوان امروز در تئاترها و آمفی تئاترها بیشتر از سینماها شده است. نمایشنامه خوانی و تئاتر در عصر حاضر آن چنان با روح و روان مردم این سرزمین خو گرفته تا جایی که تأثیر آنان بر اجتماع را به وضوح میتوان دریافت به گونهای که هیچ ایرانی نیست که نام نمایشنامههایی همچون رومئو و ژولیت، مکبث، هملت، و مرگ یزدگرد را نشنیده باشد.
در این میان نمایشنامه نویسان و کارگردانان تئاتر جوانی همچون مهران نظری منش با توجه به تجربه حضور در چندین جشنواره بینالمللی تئاتر و اجراهای بیش از30 اثر فاخر در صحنه تئاتر به خوبی قلم و اجرای خود را به دوست داران این حوزه نمایشی نشان دادهاند که این نشان از توانایی و تجربه او در زمینه کارگردانی تئاتر و نمایشنامه نویسی است.
نظری منش با اجراهای بی نقص و تصویرسازیهای دینامیک از زاویه نگاه عمیقش به اجتماع بر روی صحنه تئاتر همواره پتانسیل زیادی را در تمامی آثارش ظرف دو دهه گذشته حضورش در عرصه کارگردانی تئاتر نشان داده است بهگونهای که دیالوگهای خلاق و کلیدی شخصیتهای نمایشهای او نقل محافل ادبی و نسل جوان شده است.
بی مبالغه بگویم با خوانش دقیق نمایشنامههای این کتاب نفیس به این نکته ظریف میتوان دست یافت که او نگاهی ژرف به اجتماع انسانی امروز ایران، مسائل سیاسی روز، مشکلات زنان و مردان جامعه دارد که این نشان از دغدغههای او و تأثیر آثار چخوف بر قلم و اجرای اوست هر چند که به عقیده من سکانسهای تلخ او در حوزه هنر به فیلمساز مطرح دهه حاضر اصغر فرهادی به خاطر نگاه ریز بینانه به مسائل اجتماعی، اخلاقیات در خانواده، پایبندی به بنیان خانواده، وفاداری به همسر و... دارد.
کتاب فریاد آخر بهار 96 از سوی انتشارات اری ترین با تیراژ هزار نسخه وارد بازار کتاب می شود
قسمتی از متن نمایشنامه فریاد آخر را باهم بخوانیم
مرد: باید یه عده جلو یه عده دیگه رو بگیرن وگرنه دنیا رو خراب می کنن.
زن: این چه زندگی که همه در آزادی مطلق شب و روز دارن حرف
میزنن اما برای نابودی هم تلاش میکنند؟
زن درد تو چیه ؟
مرد : دردم این نکبت آباده
این خیابوناش، آدماش، رابطههاش و...
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 191