از مازندران بگویم .. زادگاهم..برخی ریشه نام مازندران را آمیختهای از ماز به معنی بزرگ و نیز میانه، ایندیرا و آن پس وند مکان دانستهاند و در نتیجه عبارت «مازیندیران» را به معنی جایگاه دیو بزرگ، ایندیرا میدانند. گواه آن را هم شاهنامه دانستهاند که در آن از مازندران به عنوان جایگاه دیو سفید نام بردهاست ....با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسانها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمدهاست، علاوه بر این، باستانشناسی در گوهر تپه، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد مازندران را به یکی از مهترین پایگاههای باستانشناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناساندهاست و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کردهاست، .. حال بماند که الان کجاییم و چه میکنیم در این آشفته بازار ...نه زنبوری مانده ..نه عسلی و نه دیو سپیدی...شما را مهمان میکنم به شعر حکیم ابوالقاسم فردوسی...که مازندران شهر ما یاد بادهمیشه بر و بومش آباد بادکه در بوستانش همیشه گلستبه کوه اندرون لاله و سنبلستهوا خوشگوار و زمین پرنگارنه گرم و نه سرد و همیشه بهارنوازنده بلبل به باغ اندرونگرازنده آهو به راغ اندرونهمیشه بیاساید از خفت و خویهمه ساله هرجای رنگست و بویگلابست گویی به جویش روانهمی شاد گردد ز بویش رواندی و بهمن و آذر و فرودینهمیشه پر از لاله بینی زمینهمه ساله خندان لب جویباربه هر جای باز شکاری به کار شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 280 تاريخ : شنبه 3 شهريور 1397 ساعت: 20:53