نسل بي سامان

ساخت وبلاگ
يك اتفاق خوب مي افتد
در پيچ اين ايام تكراري
اين باغ دوباره سبز ميگردد
با عطسه يك ابر باراني

فصل زمستان ميشود خسته
از بذرهاي خفته در جانش
يخ ، آب ميگردد ز گرماى
نفرین و آه و اشک پنهانی

اين برگهاي زرد و خشكيده
قوت شوند بر پاي اين ريشه
تا كه بپوشانند درختان را
از خفت اين درد عرياني

لبخند لاله ،عشوه سوسن
آواز بلبل ، رقص پروانه
كوچ زمستان ،فجر فرودين
پايان رنج است و پريشاني

بيرون رود از سينه ها كينه
لبخند مي بارد از آيينه
نبض گلوله زير پاي گُل
نه حصر و بندي و ،نه زندانی

روزي اگر اين اتفاق افتاد
اين خانه شد بار دگر آباد
يادي كنيد از نسل بي سامان
در جشن آزادي و میهماني

داريوش مهرابي

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 212 تاريخ : جمعه 10 آذر 1396 ساعت: 19:48

خبرنامه