دل نوشته ای به حضرت باران

ساخت وبلاگ
هویدایی,براین واژه های منکسر,
نوازش می کنی هردم سطرها را,
با بوسه ای تن پوش شده ای عریانی احساس را,
هوای حضورت ,نفس می بخشد عطش کلمات را,
چشمهایت ,ساحل مرجانی دلت,تیار میکند بغض ایمان حرفهایم را
تو که معنای بودنت آغوشی نشد بر نوازش دیدگانم,
بگذارغزل شاعران توهم بدانند پاکی عشق را,
یا شمشیری از قفا بریده دردها را.
خود دانیم طهارت ابر متراکم بالای سر را,
حضرت عشق,ببار مدیترانه گون چشمهایت را,که تا نفس هست عبادت میکنم بارانت را

پ,ن
ای سوی زیبایت آفتاب ,
وارونه رویایی رو به خواب,
به ادراک واژه های بی تاب,
بریز جرعه لبی از شراب,
کیفرش شود بر حباب,
شورمی شود ,مستی اایی که ثواب,
درمن تواااایی ,حساب بی حساب,

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت: 10:46

خبرنامه