باز مردم

ساخت وبلاگ

باز مردم

باز هم چون همیشه مردم ما
همچونورند شب سیاهی ها
در شب تار و روزگار سیاه
همچو خورشید ها درخشانند
گاه سختی و گاه دربدری
پیشگامند بهر یاری ها
*
گاه سیل و خرابی و ویران
مردم خوب کشور ایران
مهر خود می‌کنند ارزانی
به دیگر مردمان ایرانی
در بلا ها و گاه ویرانی
همگی پشت هم به پاخیزند
*
مرد میدان یاری اند همه
می رسانند یاری لازم
هر کجا لازم و ضروری هست
باز مردم بسان بگذشته
مرد و زن، کودکان زِِهر گوشه
بهر آنان که در بدر هستند
اشکهاشان چگونه گردیده
اشکهایی که اشک غم هستند
اشکهایی که اشک درد و ستم
اشک شادی زِیاری مردم
همه را جاری و روان دیدم
همت مردمان ایران
بسوی هموطن عیان دیدم
*
زِ پسِ لرزه های زلزله هم
کودکانی عزیز زاده شدند
گر چه مرگ است
تلخ و هم جان کاه
نورسان ارمفان زبهر ما
*
گرچه مُردند مرد و زن بسیار
غم و اندوه ما بیفزودند
رفتگان همزبان ما بودند
غمشان میخوریم ما بسیار
ویژه آنان که خسته‌ و یا بیمار
*
بهر یاری به مردم ایران
مردم ما هماره پیش قدم
حضرت سعدی سخندان هم
داده اندرز را به ما اینسان
گفته او این کلام چون گوهر
بهر انسان و نوع بشر
« ای که دستت می‌رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار»
هموطن دردِ سختِ هم میهن
تو تسلی بده
به مهر و به عشق
گر که داری توان به یاری خیز
مهر وعشقت به پای مردم ریز
افشان
بیست و سوم آبان ماه 1396، برابر باچهاردهم نوامبر 2017

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 192 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 15:17

خبرنامه