اجزاى سخن دوست ميكشد مرا در صبح
برگ ريزان
خورشيد سخت در آغوش ابر مى كُشد نورش را
خواهم مرد آرام در اين ظلمت روز
كه هيچ كس نيست وجود تهى ام را جلا بخشد
بهانه اى براى زنده شدن كافى است
بهانه اى از جنس خدا...
از جنس اميد...
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 175