نشانی

ساخت وبلاگ
آرام است
مثل بوسه های نیمه شب من بر پیشانی فرزندم
گوشی را که بر میدارد ،الوی اولش را آنچنان سرد ادا میکند
که آدم وا می رود و با کنفتی تمام می ماند حرفش را ادامه دهد یا قورت
آرام است
اما پر از شعر است و افسانه
سرکوک که باشد تا خدا پروزات می دهد
و زمان بی حوصله گی،چنان نخ خنده ات را می چیند
که شل شدن غضلاتت را مثل موم در حال آب شدن ،به وصوح عذاب می کشی
آرام است
مثل کاجی که سبزینه گی اش را در چهار فصل حفظ می کند
مثل ماهیان لب افتاده ای که انگار هیشه از یک بغص پنهان در قیافه اند
مغرور است
اما به گریه که می افتم،گلایه را کنار می گذارد ،گلاب گل واژه هایش را به صورت از حال رفته ام می پاشد و بانیم تبسمی از روی ترحم میپرسد ،الان خوبی؟
و
با همین جمله ی کوتاه،سرطان تمام سالهای اندوهم خوب می شود.
آرام است
مثل گریه های در گلو
مثل اشک های بی نوایی که گل های بالشم را ،پررنگ تر می کنند.

اینها نشانی اوست
لطفا بمن باز نشانیدش
دلم بسیار تنگ است.

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 142 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 2:22