ما میتوانیم

ساخت وبلاگ

حسرتا ؛
گوئی که چین دامنش؛
ترک برداشته
هزاران درد،
و هزاران قوم،
برش پرچم افراشته،
مرا بر بامش بخوان نالان
سکوت، در برابرِ هجوم آنان
هزاران بار تاختند
هر هزاران بار باختند
ولی اکنون
با دست خود میسازیم،
تمدن بیچارگان؟
از کی بپرسم؟؟؟
چرا نور میدهیم به خاموشی آنان
ستارگان؟
مگر در خانهء ما آدمی نیست؟
مگر اینجا پاکدامنی نیست؟
بیا بادست خود جهنم نسازیم
بیا و همتی کن
دوباره با جان و دل
بیا همخون من
همین جا را بسازیم.
تو همتی کن
اندکی با خود بیاندیش
بگو" ما "
میتوانیم؛ پس میتوانیم.

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : میتوانیم, نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 9:49