جانِ جانانم

ساخت وبلاگ
جانم از کَف رفته بود و جانِ جانانم شدی...
ماهِ من گُم شد در این شب،ماهِ تابانم شدی...

بی طراوت بودم و لبریزِ پاییز و خزان‌...
تا تو از دَر آمدی شوقِ بهارانم شدی....

یوسُفی بودی که هردَم معجزه بر پا کنی
صد هزاران آفرین آغازِ ایمانم شدی...

بی تو احساس دلم مثل گلی پژمرده بود...
باعثِ روییدنِ گُل های گلدانم شدی...

قهوه ی تلخِ دلم را قندِ قندش کرده ای...
آمدی و فالِ خوش در دستِ فنجانم شدی...

شعر نو...
ما را در سایت شعر نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 48 تاريخ : جمعه 5 آبان 1396 ساعت: 19:23

خبرنامه