مثل بغضی ست
سقط شده پشت پلک ها
مثل مسافریست بلیط به دست
جا مانده از قطار
مثل سکوتی ست تب دار
مثل تصویری ست
روی شیشه ی غبار گرفته
یا رویای شیرینی ست از یاد رفته
مثل برفی ست
نشسته درون رود
مثل قصه ی
یکی رفت و دیگر نبود
مثل درختی ست که
میوه اش را کال چیده ام
یا آشنای غریبی ست که
گویی جایی دیده ام
با این همه
گذر تو هنوز
از میان خاطراتم
مثل همان حادثه ی
عشق در نگاه اول ماندنی ست
یک بار،
گنگ و مبهم
اما در دلم
تا ابد هم
تکرار چشمت خواندنی ست
#مسلم_مک_وندی
برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان بازدید : 116