ندیدی مرا در آینه هرگز تبری افتاده بر پیشانی من عصایی گرفته دستانم را پُر شده آینه از پیری من تَرک افتاده دیوار اتاق از تنهایی خانه تاریک شد از این همه درد بعد از تو انگشتانم شد نوازشگرشاعر:سینا امیرخسروی, ...ادامه مطلب
چشمانت به تابستان رفته؛ هرچه نگاهم می کنی گرم تر می شوم بر روی مطلب پیشانی نیلوبلاگ اَم طرح دوستت دارم نقش میشاعر:مرتضی سنجری, ...ادامه مطلب
دشت بزرگ ، خورشید از مشرق بلند تو م, ...ادامه مطلب