مجنون سر خاک یار قامت بشکست باران صفای دیده بر گونه نشست جان داد بر آن مزار و با خاک آمیخت بر دفتر عشق آفتابیشاعر:ثریا خورشیدی, ...ادامه مطلب
در دل تاریکی شب غمی پنهان دارم این شب ها در آسمانم تو را کم دارم پرده نشین کوی و مژگان چشمان توام در دیار تنِ تشنهِ کویر هر شب می بارم سایه های خیالی حرف دارند برای گفتن بغضی که آه می شود درشاعر:مرتضی سنجری, ...ادامه مطلب
???? چرا دل به اینجا سپرده ایم ؟ این شهر واژگون خانه ی هیچ نیست شهر همیشه خواب بی ترانه بی گلدان بی نام و نشان چون باد .... دریا همیشه آسوده نیست اما برای ساحل دلربایی می کند زمین همیشه سبزشاعر:کوثر صارمی مقدم, ...ادامه مطلب
و … آق کلا جشنبه بازار بی جمعه اش سر, ...ادامه مطلب
در عادت مداوم بودن وقتی بانگ رحیل , ...ادامه مطلب
تلخ می نویسم!اما تو شیرین بخوان!!آرام و سپیدار وار ایستاده امچنارها نظاره میکنند و دو کاج مرا مینویسند و باز باران را با تمام شعور احساس میکنم کنار کویر و سکوت ناب ...اینجا خیال من است!امشب دوریت را در آغوش خواهم کشیدخواهم نواخت ایستاده در آبجذر و مد پذیرای من است!دورمیفاسللاسینتها را بی پرده خواهم نواختآوای دور از تو بودنسکوت مروارید صدفسازم آنچنان از دردم سوخت،که خاکسترش را هم دریا برد!اینها تنها خیال لحظه ای دوری بود !!!ع ا ش ق ا ن ه د و س ت ت د ا ر م...مرتضی(هیوا) Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب