شعر نو

متن مرتبط با «نفس» در سایت شعر نو نوشته شده است

نفس

  • نفسی، عشق مرا نیست به جز اوج خیالت عشق این حادثه هر روز بیاید به سراغت نگرانم تو نباشی و مرا عشق بگیرد همه افکار و حواسم بشود پرت خیالت بزنی مهر بر این دل که تو باطل گشتی و دل اینبارشاعر:مهرانه اعظمی پور, ...ادامه مطلب

  • رد نفس هایت

  • رد نفس هایت مرا می‌برد تا ناکجای عشق، دریاب مرا که هرشب، در گوشه کنارِ این شهرِ خاموش، عطر تنت را از پس هر خانه و هر پنجره میشاعر:فاطمه مصطفایی, ...ادامه مطلب

  • تویی نفسم

  • نَفَسی و همنَفَسی ای همنَفَس و نَفَسم همه توشاعر:علی آقا اخوان ملایری , ...ادامه مطلب

  • برای نفس صبا

  • جامه سبز دوستی مان زرد ومندرس شد و فرسود و سکوت.. سکوت بجای چه چه عندلیب ومرغ عشق فضا را فرا گرفت بگو چه پیراهنی به تن کردی که اینگونه به لج آسمان می بارد سنگ بر سرم؟ چنین چشم بر هم شاعر:محمد علی زارع, ...ادامه مطلب

  • دوباره نفس

  • صدای تو مثل مطلب نفس نیلوبلاگ های باران به روی بام خانه ای چوبی در میان جنگلی سرسبز نشاط زندگی همراه با گل می دهد هدیه صدایت نغمه زیبای دریا کنار ساحل تنها و بی سخره کنار ماسه های خیس نشان‌آفتاب گرم نسیمشاعر:سمر دیوان, ...ادامه مطلب

  • محال نفس گیر

  • اسمش را گزاشته ام محال نفس گیر ،میدانم وصالش حسرت دائم است ، اما به چشمانش که میرسم گویی سالها زیسته ام تمامش را . دوباره سکوت میکنم صدای نزدیک شدن قدمهایش نفس گیر ترین صدایشاعر:لعیاقیاثی, ...ادامه مطلب

  • نفس در نفس

  • ما به نفس در نفس شدنمان در کوچه پس کوچه های دیماه پایبند بودیم ۷ تیر و ۱۶ آذر و ۱۲ فروردین تنها تاریخ نبود که سنگفرشِ رویا بود که در آن عشق را وجب وجب گام زدیم یاد شبهای سرد، با نفس هاییشاعر:علیرضا شاکری, ...ادامه مطلب

  • نفسهایش

  • نفسهایش به شماره می افتاد در مصاف با دشمنی نامرئی برای حفظ جانهایی که نفسهاشان به شماره می افتاد محمد جلائی # 12/شهریور/99 **** انقلاب واژهشاعر:محمد جلائی , ...ادامه مطلب

  • زنگاه تونفس گیرشدم

  • به تبِ حادثه زنحیرشده حالِ دلم همچومرغی به هوایِ تونفس گیرشده هرچه گفتم به وفادور شواز دام وقفس! دل به بندی زنگاه ِ تونفسشاعر:روح انگیز هاشمی, ...ادامه مطلب

  • اعتماد

  • قوقولی قوقو... قوقول، چوپان را برای بردن گوسپندان به چراه بیدار کرد. اما آن روز چوپان کار داشت ناچارا؛ گوسپندان را به رفیقش غاز چران سپرد.چند روزی که گذشت و کارش تمام شد، برگشت. اما نه خبری از گوسپندان بود و نه خبری از غاز چران. برای پیگیری به دستگاه بررسی پناه برد.پی گیر که شد به رفاقت گرگ ها با غاز چران پی برد اما دیگر خورسید غروب کرده بود. Let's block ads! بخوانید,اعتماد,اعتماد به نفس,اعتماد خورشيد,اعتماد ملی,اعتماد بنفس,اعتماد السلطنه,اعتماد آنلاین,اعتماد به نفس ندارم,اعتماد به نفس چیست,اعتماد به نفس دکتر هلاکویی ...ادامه مطلب

  • مادرم.نفسم

  • دلم میخواهد از تو بنویسم.مثل تمام شاعران ،نویسندگان و دست به قلمان.لحظه هایم را نذر نامت کرده ام .واژه ها را کم دارم .این بار به خدا کم اورده ام.کلمات در ذهنم ماسیده.تمام دریچه های افکارم مسدود شده اند.فقط جمله ها با تو آغاز و با تو تمام میشود.(مادر)نام تو که می اید سطرها هم به حرمتت قیام میکنند.واژگان در رکوعند .همه دست به دست هم داده اند تا مرا نزد تو شرمسار سازند.هیچ ندارم تقدیمت کنم .که من هر چه دارم از وجود توست.تشنه ی لالایی شبانه ات هستممحتاج نوازشهای بی قید و شرطتچه بی منت عشق می ورزی !!و من خواهان بودنت برای همیشه تا ابد.بمان که خواستنی ترین ماندنی هستی .دوستت دارم مادر که تنها تو سزاوار دوست داشتنی .دوستم ❤️عمری از خودت گذشتی تا که من نفس بگیرمنفسهام هدیه ی چشمات واسه هردوشون بمیرمعاشقتم مامان❤️ Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها