اگرچه خونِ گل سرخ در چمن جاریست ولی چه شد که در آن خلوت است و بیخاریست؟ چرا تمام غچیها شدند لانهنشین؟ سکوت سرد چرا بین سارها ساریست؟ بریده است کدامین تبر تبارش را کنارِ جاده کهشاعر:صالح خلیق, ...ادامه مطلب
در دل تاریکی شب غمی پنهان دارم این شب ها در آسمانم تو را کم دارم پرده نشین کوی و مژگان چشمان توام در دیار تنِ تشنهِ کویر هر شب می بارم سایه های خیالی حرف دارند برای گفتن بغضی که آه می شود درشاعر:مرتضی سنجری, ...ادامه مطلب
شب نشینم امشبم با دردوغم خواهد گذشت کار من از ساغرو پیمانه هم خواهد گذشت رفته یارم ساقیا از حال من چیزی نگو حال من آشفته خواهد بود هر شب بعد او مانده ام تنها کنار خاطراتش با صبو همره بغضی کهشاعر:مهتا قهرمان, ...ادامه مطلب
این همه از ماه مگر از کاسه ی سفید شی, ...ادامه مطلب
تا بهار, دلنشین, آمده سوی چمنای بهار آرزو بر سرم سایه فکنچون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذرتا که گلباران شود کلبه ویران من تا بهار زندگی آمد بیا آرام جانتا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشانچون سپندم بر سر , ...ادامه مطلب
آمد آمد با دلجویی گفتا با منتنها منشین – برخیز و ببین – گلهای خندان صحرایی رااز صحرا دریاب این زیبایی رابا گوشه گرفتن درمان نشود غم برخیز و بپا کن شوری تو به عالمتو که عزلت گزیده ای غم دنیا کشیده ای ز, ...ادامه مطلب