وصلِ تو باشد تمنا، وصله ی ناجور را در کمندت، صیدِ عاشق، خود ببافد تور را پیش نادان،غوره و کشمش یکی باشد،ولی در فراقت، مست داند قیمت انگور را شعلهی عشقت، چو افتد روی خرمنهای دل دودِشاعر:محمدهادی کریمی, ...ادامه مطلب
وقتی نداری دوستم پس من چرا باشم پس من چرا عاشق شبیه بچه ها باشم من می روم اما بدان دیوانه ات بودم دیوانه ای ناجور پس عاقل چرا باشم رعنا و زیبایی ولی در سینه ات سنگ است من ظاهرم سنگی استشاعر:فرشاد فرشاد, ...ادامه مطلب