جایگاه بلند اشتیاق رخ ناز تو پر و بال من است کوچه رهگذرت کعبه آمال من است ای بنازم به تو و آن همه زیبایی و مهر سایه سار نظرت شوکت اقبال من است سرنوشتی که قضا روزی ما کرده ببین من بدنبال تو وشاعر:علی معصومی, ...ادامه مطلب
مرا جز نشستن بر سبزه ای این جان نخواست روز و شب به رفتن ها ترسی از امروز و فردا نداشت کمی آب از آن دریا در این سرد ِروشن نخواست کاش پس از ماه نوردی بر زمین تا آن دشت پر از پرنده جز بهارشاعر:علی بارنگ, ...ادامه مطلب
یاد دارم داد یاری این سروش نیمه شب رازی مرا گفتا به گوش کز جهان و هر چه باشد در میان نیست خوش تر جز دکان می فروش گفتمش دانم که قولی بر حق است لیک پنهان بایدی گفت و خموش زان که این نو کیسگان بهرشاعر:آرمین نوری ارومو, ...ادامه مطلب
رنگ باد مزهٔ آب با نفس سبز بهار بیداری خواب زمین جنبش ساز جوانه - نم نمک در مشت دانه نیمه شبها رقص مهتاب - روی آب خوشه های از ستاره سرّ نسیمی سحری خندهٔ بام طلوع هِل هِل حمام آفتاب آب تنیشاعر:قوچعلی شیری , ...ادامه مطلب
روسری ام را کنار بزن این مزرعه گندم و جو سالهاست پشتِ خاک ریز گوشم زانو نزدهشاعر:صدیقه بیگلری, ...ادامه مطلب
"اسرائیل رژیم کودک کُش" . درسیرتِ مردان نبوَد کشتنِ طفلان انسان نتواند بکُشد کودکِ انسان . دستت شده آلوده به خون، ننگِ جهانی غرقِ لجنی، ای که تو خویت شده حیوان . از کشتنِ چند کودک و زن،شاعر:حبیب رضایی رازلیقی, ...ادامه مطلب
می دونم یه روزی قلبم تو رو عاشق می کنه می دونم یه روزی احساسم رو باور می کنی میرسه روزی که کنارم باشی من هر دفعه نگات کنم دلم دق کنه میرسه روزی تو تنها مال من باشی دستات رو بگیرم بزنیم به دلشاعر:محمد کیا حبیب زاده, ...ادامه مطلب
اطبا گر چه که عاجز ز علاج این دلارا خسروا شوق تو دیدن به ز مرهم و دوا را هر که گوید پس از مرگ همه فانی و جدایی «آن»به وصلت شود درمان که تو باقی و خداشاعر:یونس خواجه (آن), ...ادامه مطلب
دلم ببُردی و دادی به باد ایمانم ز سوزِ هجرِ تو روزم ز شب نمی دانم جز آن نوشتۀ چندی که دادیَم به وداع دگر نوشته و حرفی ز بَر نمی خوانم نمودیَم غم ِ هجران و شاعر:افشین آریانا, ...ادامه مطلب
من در انديشه، شبم صبح نشد درد ديدار تو در سر دارم پاى رفتن كه ندارم، اى كاش دست از خاطرِ تو بردارم سالها ميگذرد، شب بى خواب دل نه ياراى فراموشى وُ باز من در انديشه ى تو بيدارم اين همه نقصشاعر:محمدعلى دهقانى, ...ادامه مطلب
پلههایی نارنجی در قلبم روییده که مرا به دستهای بازِ لبخند تو میرساند بیا برقصیم... عشق مُسریست و شادمانی چون بستنیهای یخی آناناسی در گرما به دل چه خوب میچسبد نگران آن مُردابشاعر:پویان رحیمی, ...ادامه مطلب
جلالوندی ام و بوی بلوط سوخته ی شعرم ، گواه اصالتم !! جلالوندی ام : همطراز زمین و همسایه ی افلاک !! و جاده ای با هزار چاله و چکامه ، که از میان کلماتم میگذرد ، ترا به زادگاه ابرهای آبستن خواهدشاعر:نکیسا ناصری, ...ادامه مطلب
مثل یک سرطانی ام که لحظه هایش با درد و اندوه می گذرد و مثل ماهی افتاده بر خاک منتظر معجزه ام درونم مثل دریایی طوفانی ست اگرچه چون سنگ های کفِ رودخانه آراممشاعر:اکبر نصرتی, ...ادامه مطلب
طرّه از طرّه ی تاب دار تو می ترسم زان چشم عتاب دار تو می ترسم کندوی عسل بود دهانت امّا از بوسه ی آب دار تو می ترسم سید علی کهنگی(واسع) اردیبهشت1400 شکوه عشق صبح است بیا زمزمه آغازشاعر:سید علی کهنگی(واسع), ...ادامه مطلب
گل سرخ دیدم و حیران گشتم آن چنان بر سر دیوار دلم رویید گل راه تغییر دادم و به تماشا بنشستم کوچه زیبا روی گل زیباتر دانه دانه، تک تک سرخی نهادن بر دل کوچه بود پر از عطر وجودت تیر برقی آنجاشاعر:مصطفی زمانی, ...ادامه مطلب