شعر نو

متن مرتبط با «مستی» در سایت شعر نو نوشته شده است

مستی اگر از رونق بازار بیوفتد

  • مستی اگر از رونق بازار بیوفتد این قصه دگر از سر تکرار بیوفتد مجنون نشود عاشق و دلداده ی لیلی ظرفی اگر از جانب دلدار بیوفتد راه من اگر از سر مستی به تو افتاد من می شکنم پا، ‌اگر این بارشاعر:علیرضا سادات شریف, ...ادامه مطلب

  • سرمستی

  • در تغزل آن دم که ز شوق لب من حال تو آشفت مستی چو گلی ناز به چشمان تو بشکفت زد ناله خواهش ز صدای تو جوانه آن ناله به گوش دل من سرّ تو را گفت چشم و لب و دستان و نفس های من و تو جوشید به همدیگر و ازشاعر:مهدی رستگاری, ...ادامه مطلب

  • پیوند می و مستی

  • پیوند می و مستی و پیمانه به هم خورد بر هستیِ شب،روز ازل بوی عَدَم خورد تاوانِ شجاعت سرِ تیغ است به گردن مُهری که به پیشانیِ ننگینِ ستم خورد لب تشنه بمیرد به هوای کمیِ آب مرغی که لبِشاعر:مریم جلالوند, ...ادامه مطلب

  • شولای مستی

  • شولای مستی درویش ژنده پوشی در میکده دعا کرد بر جمله می پرستان تقدیس برملا کرد هر زمزمه ز لبها طغیان حاجتی بود شولا و شهرتش را از جان و دل رها کرد از حق ندا برآمد در حاجت چه هستی مستیشاعر: سید مهدی موسوی نژاد , ...ادامه مطلب

  • مستی

  • مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه غم &#, ...ادامه مطلب

  • رسیده وقت مستی ...!

  • عفریت مرگ افراشته قد در برابرم چو غول تا در این سپیده دم کند خورشیدِ عمرم را افول عجب! خیری ندیدم در طول زندگانی دائماً دلتنگ و افسرده, در ایام جوانی خداوندا! چه کردم من کین شد سرنوشتمشاعر:بینش پارسا, ...ادامه مطلب

  • مستی انگور

  • غزل راه عشق مستی انگور بجز از گریه ی آلاله ی وحشی نیست آسمان باران می خواهد گرچه هوا ابری نیست اهل برزن همه دانند چرا خانه خراب تو شدم خانه ات آباد شد؟ از وقتی دلم آرام نیست کیست گویدشاعر:علیرضا بنایی, ...ادامه مطلب

  • "برایت جام آوردم که مستی پیشه گردانی"

  • "کودکی که مرگ گریه می کرد" شاعر فرزین مرزوقی کودکی که مرگ گریه می کردپرنده ای که پرواز را خواب می دیددستان پدری که مرده به دنیا آمده بودو چ کوتاه2 شاعر حجت اله یعقوبی راوی!، بگوآن بویاز عودسوز دل کسنبودننگ است...سراسر...سوارهیاپیاده را،خون ا عفت کتمان شاعر محمدحسن چگنی زاده چشم های آتشرنگمی درید شبی، نگاه عمیق شعله ای پُر از تشییع باداشک ها ریختبر تراشه های دست ه رادیکال - حرمان شاعر فرهاد صادقی .رادیکال - حِرمانــــــــــــــــــــــنه از وارونه انگارینه از تجویز پنداری!نصیبی نیس "خنده ای کردی و از مقبر ما بگذشتی" شاعر فرزین مرزوقی خنده ای کردی و از مقبر ما بگذشتیزیر خاک هم دل من با دل توستبه هوای چشم مستتهنوزآسمان گور م "قبله قلب من امروز کجاست" شاعر فرزین مرزوقی قبله قلب من امروز کجاستشهر چشم من و تو پاییز استسر این کوی بلند انتظارابر وهمی بی دریغ سر ریز دمِ مسیحاییِ شعر شاعر طاهره (میترا) عرب *نقـش‌مانـى‌هاىِ سپيـدتدور از فهـم ِ زردِاین بوم ِ خاكستـرى استروزى امـاشميـمِ فهمـى سبـز تن تنَن شاعر ابراهیم حسینی دوش رفتم به برش گفت تویی یا که منم؟گفتمش جمله تویی،ورنه که خاک ولجَنم ..عندلیبان به هر نغمه زِ کاروان ِ زخمی شاعر شکیبا سروری روزیمی نشیند بادآنچنانی که ببینی دگر از جانب منموج ِ مهری به هوای صخره اتمیل به خیز باغ بی برگ شاعر رویا کلوانی باغ بی برگد, ...ادامه مطلب

  • بادا به سلامت به چنین مستی و بدرود

  • ای بارقه ات لطف ترین لحظه ی موعوددر خانه ی لطفِ نظرت جان بیاسودیک راه ولی در پی صد راه روانیم آن را که به تو حضرت دل گفت همان بودعمری طلب جرعه ای از جام تو کردمتکرار طلب این همه بیهوده نمی بودهر کس به طریقی به طوافی ببرد دلآن کس به حریم تو در آید که بپالودبی هیچ زبانی نشود لطف تو گفتناین جرات من را نظر لطف تو افزوددرگاه تو بازار پر از راز و نیاز استهرگز نشود راه دلی سوی تو مسدودهرکس به امیدی به درت قفل دلی زدهر دل به طریق و روشی راه تو پیمودبیچاره ترین بود که از عشق نچشیدشمجنون نشد و بر طلبِ عشق نیفزودآن کس که لبش از لب جامِ تو بنوشدبادا به سلامت به چنین مستی و بدروداز روز ازل حک شده در لوح وجودمسر را سپرم بر سر آن وعده ی معهود , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها