شعر نو

متن مرتبط با «مرگ» در سایت شعر نو نوشته شده است

مرگ های روزانه

  • روزی نیست که خورشید را از تیغه ی کوه نگذرانند؛ آسمان غروب را دیده ای!؟ اینگونه است،شاعر:شیما اسلام پناه, ...ادامه مطلب

  • مرگ پرواز

  • گیریم تو آمدی دست هایت را گشودی اما چه می داند کسی بعد هزار سال چه می کند پرنده با قفس باز...شاعر:شیما اسلام پناه, ...ادامه مطلب

  • روزمرگ

  • روزمرگم هرکه شیون کنان را ازدور ورم دور کنید همه رامست خراب ازمی انگور کنید روی قبرم بنویسید وفادار برفت آن جگرسوخسته خسته ازاین دنیاشاعر:مهدی گودرزی, ...ادامه مطلب

  • مرگ دخیل بسته

  • به کدامین نام بخوانم تورا؟ تا بیدار کنی مرا از خوابهایی که درونش موشک افتاده قرن هاست،آدم هایت آدمیت را به غارت برده اند زمین حالت تهوع دارد زمان سرگیجه گرفته کجا باید بالا آورد سیبی راشاعر:ناهید عباسی راهدار, ...ادامه مطلب

  • مرگ بر...

  • مرگ بر ذلالتی که دزد پرورش گرفت در سیاستی پر از دروغ مرگ بر تظاهری که با شعار می پراکنند مرگ بر هوار ذلتی که با قمار و ریش و رانت به جان مردمی صبور همیشه زخم می زند مرگ بر تمام کاخشاعر:محمد جلائی , ...ادامه مطلب

  • بیان فاجعه(مرگ پرندگان مهاجر) از زبان تالاب میانکاله

  • بیان فاجعه(مرگ پرندگان مهاجر) از زبان تالاب میانکاله ***** از کهن دوران در ایران زمین می درخشیدم، زهر سو چون نگین من میانکاله بدم، تالابِ جان در بهین دشت و مکان، مازندران بود من را نام، بینشاعر:علی اوسط حسینی, ...ادامه مطلب

  • عاشق مرگ

  • از خدا خواهم مرا برگیرد ازین زندگی مرگ را هم با خساست میدهد محبوب من مال و ملک و شهرت و مکنت نمی خواهم از او من گلی پژمرده ام باید روم از این چمن مردن من آرزوی جمله یاران است و بس پس چراشاعر:نیره ولی پور, ...ادامه مطلب

  • تولد مرگ!

  • اینجا که من نشسته‌ام؛ در عمق هزارپایی سیاه‌چاله‌های انتظار، در گرگ و میشِ وارونه‌ی زمان و لحظه‌ی تکثیرِ خاطرات دیرینه بار حادثه برداشته؛ زنانگی‌ام... بدون جفت؛ آبستن دردی است روحشاعر:آرزو عباسی (پاییزه), ...ادامه مطلب

  • مرگ عاشق

  • مرگ عاشق زندگي بي تو سرابي بيش نيست وهم راز آلودِ خوابي بيش نيست پيش چشم باور عاشق حيات چون كف دريا حبابي بيش نيست كافران عشق را دنيا خوش است ورنه مؤمن را عذابي بيششاعر:محمد علی جعفریان, ...ادامه مطلب

  • مرگ عقاب

  • از پرتگاهِ چشمانم عقاب ی گذر می کند و من به بال هایِ آن خیره می شوم در زیر درّه ای دهان باز کرده است اما مرگ از گلویِ من پایین نمی رود آرش آزرم ۱۵/ ۸/شاعر:آرش آزرم, ...ادامه مطلب

  • توصیف مرگ

  • تنم چون تکه یخ شد سردُ بی روح بِشُد یک تکه چوب این تن واین روح زبانم بندشد همچون به قلاب چشانم بسته شد گویا شدم خواب عزیزانم به دورم حلقه کردند زدن بر سر برایم ناله کردند همی گفتم که من پیششاعر:عفت سعادتی, ...ادامه مطلب

  • دق مرگ شدن

  • این روزها طعم تورا فراموش کرده ام و این از هر حالتی به مرگ نزدیکتر ست دردت به جانم کمی هم بمن فکر کن گاهی دلیل مرگ همین وقفه ای ست که بین بوسه ها می افتد پی نوشت: گاهی یعنیشاعر:منوچهر بابایی, ...ادامه مطلب

  • بی مرگی

  • زودت نمیرم دراز به دراز از این دهان به آن دهان تا که برآید تابستانی، دیرپای و وعیدی پوچ در عید چوب_خط کناره گی تا ببوسمت. که بهارت مرگ است مرا. تا دیروزدر برم بود، درختان کاج وسبز شدم درشاعر:اسفندیار شیخی, ...ادامه مطلب

  • یک قدم تا مرگ

  • میبارد از چشم ابر باران به دشت میر سد نواهایی دور از جنگل بگوش می خرامد رود در تنگنای جوش و خروش زیر پنجره شب چراغی روشن نیست مرغ شباهنگ خسته از ناله تلخ پرنده پر شکسته نشسته زیر قطرات شاخهشاعر:مسعود صادقی, ...ادامه مطلب

  • مرگ شقایق

  • مرگ خونین شقایق را شفق تفسیر کرد با دلی خونین به صحن آسمان تحریر کرد خون رگهای شقایق دم بدم افسرده گشت تا که پژواک حقایق را به جان تکثیر کرد مخمل سرخ شفق آهنگ طغیان کرد رفت هر ستاره داغ هجرش راشاعر:حمید هادیزاده , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها