وقتی فروردینت لرزید آنروز زمین لرزید و هزاران دلی که با خاک پیمان بازگشت بستند آنروز افتاب هم پشت ابر مخفی شد باران آمد! اما درد پاک نشد ! دلم خونی شد! و دستم برادرم را به خاک سپرد ! وشاعر:ام البنین دهقان, ...ادامه مطلب
شب است و در دلم هزاران امید و آرزویی که، همه آنها را در یک قدمی مرگ میبینم...شبی را به یاد ندارم که به مرگ نیاندیشیده باشم اما این شبها بیشتر از همیشه در خواب مرگ فرو میرومبیشتر از همیشه از تاریکی میترسم ...اینکه دیگر چشمم به دنیا باز نخواهد شداین, ...ادامه مطلب