این دردِ فراقت، زده آتش به وجودم در بی خبری از تو و احوال تو سوزم این قلب شکسته، شده خون ز دوری تو بیمار شده ام ، در تب عشق تو بسوزم شب تیره شده چو ماه من نیست خورشید منی،با بودن تو سپید روزم تاشاعر:محمدحسین صدرا, ...ادامه مطلب
اندوه فراقت را توان گفتن نیست که نیست آیین وفای دل را شمردن نیست که نیست هر دم دل ناصح خروش صبر گفت که نگفت این خانه ی دل آرام و قرار نگرفت کهشاعر:شهلا چراغی, ...ادامه مطلب
عجب فراقی شده بین من و کربلا قسمتم آخر نشد منم برم کربلا * من و شوقِ حرم تو دریای کَرَم ندیده کربلا من از دنیا نَرَم *** آقام آقام حسین (ع) *** زیارتنامه را بخوانم دَم به دَم به سمتشاعر:محمد پناهی, ...ادامه مطلب
اشکی می چکد و خاموش می شود چراغ اینگونه است که معنا می شود فراق مصطفی ملکیشاعر:مصطفی ملکی الموتی, ...ادامه مطلب
بر دست و دلم فراق یار آمده است پس عشق جوانی به چه کار آمده است امروز که پنجاه به در برده دلم شاید که عزیز خود به راه آمدهشاعر:محمد رضا درویش زاده, ...ادامه مطلب
دورم زتو ای عشق من ای مرغ شباهنگ دیریست جدایم زتو فرسنگ به فرسنگ خواهم که به تصویر کشم نقش فراقت اکنون که پریشانم و آزرده و دلتنگ شب تا به سحرگه به ره خواب نشستم شاید که زخوابم گذری،ای بتشاعر:محمود گندم کار, ...ادامه مطلب
چون آفتاب گردون سرشار از توانم اما غم فراقت ديگر نمي توانم چندي به پا دويدم ، چندي به سر دويدم از داغ هجر رويت بر لب رسيد جانم آيينه ي زلالم ، مفهوم انتظارم دست از رهت ندارم ، تا كي درشاعر:سید محمود سید موسوی, ...ادامه مطلب