شعر نو

اسمان غم زده اندوهت را ببار بر جای پا وبر زخم ساق های کولبرانی در راه مانده که ؛ در سر زمین من محتاج یک کف نان خود را به تقدیر سپرده اند بجرم مظلومیت وباتهام گرسنه بودن ببار بر خاکسترشاعر:بهرام معینی, ...ادامه مطلب

مشکلِ مردم سه حالت بیش نیست نا امیدی بی گمان در کیش نیست اول آنکـه می شـود کـاری نمـود پس چرا بـایـد بـرآن زاری نمـود دومین مشکل بگـویـم ایـن چنیـن بهرِ چـاره زین سبب بـایـد کمین سومینشاعر:سلیمان ابوالقاسمی, ...ادامه مطلب

روزگارم پر شده اکنون ز لبخند و سکوت سهل کی باشد رسیدن بر جلال و جبروت تا زمانی دل بود فرمانبر اندیشه ام آشنا هرگز نمی گردد تبر با ریشه ام خاطرات بی شماری را کنم از صحنه دور تا رسم بر جایگاهشاعر:عنایت الله ایرانمنش, ...ادامه مطلب

عشق هست واژه ای بی انتها کز زمین آغاز گردد تا سما عشق یعنی عشق پاک و بی ریا سجده ی شکری به درگاه خدا عشق باید عشق ناب از جان بود از برای سرور جانان بود عشق یعنی عاشقی تا پای جان گریه های روزشاعر:جواد سالمی زاده, ...ادامه مطلب

همسفر محبوبم چمدانت را سبک ببند راه دراز و زندگی سخت تر از گل واژه های عاشقانه ای که به هم نقل و نبات کردیم من پاهای تو می شوم و تو دست هایم من دیت های تو می شوم و تو پاهایمشاعر:سعید قاسم مختاری, ...ادامه مطلب

. در قرن قطب و یخ سوی نی ستان اندامکی از هیچ قد می کشد سروتر از نهال ستان! و مورب های نازک از هندسه ایی بی نام تا همیشه! بر دوش می کشد جاده کوه به کوه آدم تا آدم راه راه آلاء_شریفیانشاعر:الا شريفيان (آناهیدا), ...ادامه مطلب

« چشم به راه » من هـر قَدَر1 كه كورم ، دانا و با شعورم بنگـر كه چشم كورم ،كمتـر كند غرورم چون ديد چشم من نيست،ظلمي به كس نكردم مردم كه راحت هستند ،از جور و ظلم و زورم ديدي شاعر:حسن مصطفایی دهنوی , ...ادامه مطلب

جهد و کوشش در ره اللّه، راهش جنگ نیست عزّت و آزادگیّ و جاه، راهش جنگ نیست جنگها را بدترین کار بشر دانسته‌اند حق ونیکی خواه یا ناخواه، راهش جنگ نیست از ره ظلم و ستم حاصلشاعر:محمد هنرپور, ...ادامه مطلب

« راه سجودم » گر سالك اين راه تو بودي ، من نبودم من هم به همين راه ، كه بيگانه نبودم شخصي خبر آورد،كه اين راه من و توست راهي بِـه از اين نيست،كه من گرم سجودم شخصي كه خبر شاعر:حسن مصطفایی دهنوی , ...ادامه مطلب

تمام پنجره ها بازن درها چارطاق از هر طرف ک ببینی راهی ست برایشاعر:سادات حسینی, ...ادامه مطلب

راه خشکی راه دریا ابر وباد و خاک و آتش در ره فر مان او منتظر تا بشنوند دستوری از پیمان او گر که او خواهد ، فرود آیند بر ِگل نیزه ها رودها بینی خروشان رهسپار دشتها قطره های آبشاعر:پرویز بابادی, ...ادامه مطلب

سزاوارت نبودم شاخ شمشاد مسیر ما دو تا از هم جدا شد یکی مشرق برفت و آن یکی بر مغرب شهر رهی گم کرده من رفتم در آن عمر اگر نادانی و جهلم نبود این کنون در زیر پات قربانیمشاعر:احمد گودرزی, ...ادامه مطلب

بیادآوَرَم! بیادآورم که بایادزیبای توست بادلم درتلاطم عشق بازمان تاب آورم می خواهم ازسرخوشه های تاک دلم ازگوشه ی گلگونِ شبنمی دگربار پیاله پیاله،عطرمستی برای موی تو زِ مهتابشاعر:محمدکریمی, ...ادامه مطلب

همچو باران بهاری همچو فردی گمشده همچو آغاز قیامت همچو وحی از اسمان همچو اشکی از چشم همچو خنده ای از ته دل ناگهان از راه برس نفس قدسی را بدم زنده کن جسم بی جانمشاعر:علی قهرمانی , ...ادامه مطلب

آزادراهِ زمین آسمانشاعر:ناهید ساداتی, ...ادامه مطلب